۵۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خزعبلات یک دانشجو» ثبت شده است

IN THE AGE OF INFORMATION...! IGNORANCE IS A CHOICE

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۳۰ مهر ۹۵
  • ۲۱ نظر
الف ) پیامک وارده!

+سلام
-سلام
+ میگم آقاگل موس لپ تاپ رو چطوری غیر فعال کنم؟ می‌خوام فقط موس یو اس بیم (usb) کار کنه!
- :/
+جدی بگو کار دارم!
- برو یک کاغذ به اندازه قسمت تاچ لپ تاپت ببر با چسب بچسبون روش غیر فعال می‌شه!
+ مرسی ^_^
-:/

آقا فکر کنم واقعا رفت این کار رو انجام بده!
بابا بیا شوخی کردم دیوونه! 


ب ) اندکی تفکر در فضای مجازی می‌تواند مفید باشد! در ضمن تفکر موجب رفع گرفتی عروق قلب نیز می‌شود!

می‌فرمایند نگویید فلان مطلب رو لایک کردم! لایک از ریشه لائیک است! استفاده نکنید خوب نیست! این توطئه صهیونیست هاست. 
+میگویم حجتی بیاورید. دلیل محکمی! تا جایی که من می دانم این like هست و آن یکی laic
می فرمایند (در واقع کپی مینمایند!):
" آیا میدانید کلمه ی لایک که صهیونیستها از طریق فیسبوک و... به ما آموخته اند به چه
معناست؟

ریشه ی لایک کلمه ی لاییک به معنای بی دین است
که لاییک های بی دین اروپایی هنگام سخنرانی رهبرانشان با این کلمه آنها را تایید میکرده اند
و برای تشویق رهبران کفار لایک را به کار میبرده اند؟ "

+ :/

س.ن:
بابا خسته نشدید روزی صدتا مطلب چرت رو توی این فضای مجازی خوندید و بدون فکر ضبط کردید؟ دقت کردید قدرت تعقل رو ازتون گرفتند؟ 
ما هیچ! انصافا خودتون خسته نشدید؟ لایک به شما حتی!


ج) کاربرد روزنامه در ایران!

رفتم روزنامه کیلویی بخرم برای یک بنده خدایی (روزنامه رو برای ته صندوق‌های سیب درختی می‌خواست)
می‌فرمایند: روزنامه گرون شده! کیلو 1300بود الان شده 1500! روزنامه جدیده! دیروز آوردیم! 
+ می گم: آره جام جم و همشهری هم هست! خوبه! ( جدای از اون مگه می‌خوایم بخونیمش که جدید و قدیم داره؟ :/ )


د ) حکایت آموزنده

پدربزرگ می‌گفت یک بنده خدایی رفت گنج پیدا کنه! یک تیشه گرفت دستش و شروع کرد به کندن زمین رسید به یک کرم خاکی پیدا کرد. با ذوق از دل خاک درش آورد و خوشحال رفت! اومده بود گنج پیدا کنه! ولی به کرمی قناعت کرد!
حواسمون به اهدافمون باشه. اگه دنبال گنج هستیم به یک کرم خاکی قانع نباشیم!



س.ن: 
عنوان در واقع این جمله هست :

...IN THE AGE OF INFORMATION
!IGNORANCE IS A CHOICE
 (با تشکر از بیان که عنوان‌هارو کلا از راست به چپ می‌نویسه!)

پاشو جمع کن!

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۲۸ مهر ۹۵
  • ۹ نظر

همون لحظه ای که عالم و آدم خراب میشه روی سرت! از زمین و زمان مشکل میباره. همون لحظه آخر. اون ته ته تهش! که دیگه هیچی برای گفتن نمونده! شاعر لامصب بدجور تیر اخر رو توی سینت میشونه! اونجایی که میگه:


مرد را دردی اگر باشد خوش است!
درد بی دردی علاجش آتش است...

به زبون بی زبونی میگه پاشو جمع کن بابا!

+حالم خوب نبود. یک قرص استامینوفن و دوتا لیوان چایی و سه تا نفس عمیق و چنتا پستی که پیش نویس شد! و پستی که حذف شد. نتیجه اینکه الان خوبم! (نه اونقدری که بگید الحمدالله! و نه اونقدری که بگید ان شالله دنیا بر وفق مرادتون. ان شالله خوب بشید. و ... پس خواهش میکنم نذارید از این کامنت ها. رو اعصابه.)
ببخشید بابت حال بدم! 
+ و ببخشید. یادم رفت که کامنت هارو باز کنم اول کار!

صدا و سیماست یا صدای کوفه! الله اعلم!

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۲۶ مهر ۹۵
  • ۳۰ نظر

شبکه نسیم در حال پخش قسمت هایی از برنامه خنده بازار بود امشب. شبکه آی فیلم هم مختار پخش می‌کرد و شبکه سه نود داره. کاری به این ندارم که چرا فلان برنامه در حال پخش بود و هست. کاری هم ندارم که چرا مثلا امشب بازی منچستر - لیورپول پخش نمی‌شه. ولی دارم به این فکر می‌کنم صدا و سیمای ما در طی این سال‌ها از مردم کوفه هم کوفی‌تر شده!


برود هر که دلش خواست شکایت بکند

شهر باید به صدا و سیمای کوفی عادت بکند!


چای-لیوان-کشک و دیگر هیچ!

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۲۴ مهر ۹۵
  • ۲۲ نظر

چای می‌نوشم که با غفلت فراموشش کنم

چای می‌نوشم ولی از کشک لیوان پر شده است!


ان شالله که جناب فاضل جان بر ما ببخشایند این تعدی به شعرشان را.(ان شالله هرجا هستند دماغشان چاق، کیفشان کوک، سالم، سلامت و برقرار بوده و باشند.)

ولیکن دروغ گفتن ولو در شعر جایز نیست! هست؟ ولله که نیست!

 این بنده نگارنده اگر چه در حال حاضر چایی می‌نوشیدیدندم! که با غفلتیدن چیزی را فراموشیدندم. (چرا همچینی شد؟)

ولی اول که به خوردن چایی با لیوان عادت داریم و نه فنجان!(فنجان مال روشن فکراست! نه ما متحجرین!)

و دوم هم اینکه اشکی در کار نبود! این بود که لیوان با کشک پر کردیدم. از دو جهت!:

- اول از آن جهت که به خویش ثابت کنیم تلاشم نافرجام بوده حتی اگر فلاسک را بنوشیدندم!  پس همان به که نامبرده روم و کشک خویش بسابم!

 و دو آنکه کشک حاوی مقادیر فراوانی پروتئین و کلسیم بوده و برای رفع گرفتگی عروق قلبی بسیار مفید باشد!


 تمت

چیست در پستم؟ هیچ!

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۲۴ مهر ۹۵
  • ۵۴ نظر

هرچی فکر می کنم چیزی برای گفتن و نوشتن ندارم. 

این پست تقدیم به شما.

مثل اون درس آزاد های کتاب فارسی. 

از هرچیزی که خواستید داخلش بنویسید.

(یاد زنگ انشا افتادم! باید حداقل دوازده خط مینوشتیم.)




‌‌

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۱۶ مهر ۹۵
  • ۱۴ نظر

به بچه ها حسودیم میشه!

+چرا؟

-چون هیچ محدودیتی برای حرف زدن ندارند. هرچیزی رو تو هر زمانی که خواستند به زبون میارن.

بیست و چهارساعت در خواب و بیداری

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۱۶ مهر ۹۵
  • ۱۹ نظر

دیروز روز خوبی بود.

دیروز روز خوبی نبود.


خدایا اسماعیل هایم را قربانی کن!



خواب دیدم نیستی تعبیر آمد می رسی

هرچه من دیوانه بودم ابن سیرین بیشتر!

به مناسبت دو ساله شدن دو کلمه حرف‌های بی حصاب!

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۱۴ مهر ۹۵
  • ۳۲ نظر

1- دو سال از اولین روزی که پام رو گذاشتم اینجا میگذره و من توضیحی برای این دو سال ندارم جز اینکه در این دو سال به اندازه ده سال پیرتر شدم!

همین.


2- از اونجایی که زیاد هم حرف های این دو سال حرف حساب نبود اسم این جا رو تغییر دادم به دو کلمه حرف بی حصاب!


3- پرچم کنار وبلاگ طراحی حریری به رنگ آبان هست. اگر دوست دارید استفاده کنید. این کد رو در قسمت قالب=>ویرایش ساختار قالب فعلی، کپی کنید و دکمه سبز رنگ ذخیره را بزنید.

دریافت


4- و اما:

به مناسبت دو سالگی اینجا اگر توصیفی، نقدی، نظری، سخنی، ابهامی یا سوالی دارید مطرح کنید.

و اینکه اگر خوبی، بدی، حرفی، حدیثی دیدید یا شنیدید (و یا ندیدید و نشنیدید ولی بوده!) حلال کنید. تا با خیال راحت سال سوم رو آغاز کنم!



5-یا علی

الفقیر الحقیر

آقاگل ملت

14-7-95