فوتبال-جنگ-و دیگر هیچ!+الحاقیه

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۲۴ فروردين ۹۵
  • ۸ نظر
برای ما فوتبالی ها این چند روز پرهیجان ترین روزهای بهار به حساب میاد. به دلایل زیر:

اولین مورد قرعه کشی مرحله مقدماتی جام جهانی 2018 روسیه بود که امروز انجام شد و خب خدارو شکر به تیم های عربی نخوردیم! و قرعه خوبی نصیب تیم ملی شد: ایران-کره-ازبکستان-قطر-چین و سوریه.
هم گروهی با کره و ازبکستان و قطر یادآور خاطرات خوب دور قبل خواهد بود که با اقتداری خاص به جام جهانی صعود کردیم
نکته جالب تر همگروهی مجدد با کره جنوبی بود! من تا یاد دارم از همون بچگی ایران و کره باهم همگروه بودند! انصافا نیازی به قرعه کشی نبود:دی




 
دومین مورد امشب، بازی های جام باشگاه های اروپا، جایی که رئال با اون همه ستاره و درست بعد از برد بارسلونا در دور رفت برابر وولفسبورگ تیم هشتم لیگ آلمان دو-صفر باخت! تا امشب سخت ترین کار ممکن رو در پیش رو داشته باشه! رئال برای صعود باید با نتیجه سه-صفر برنده از زمین خارج بشه!(از همینجا برای زیدان و اون سر خوشگل و کچلش آرزوی توفیق میکنیم:دی)
 و البته که بازی منچسترسیتی و تیم پاریس هم پر از شور و هیجان خواهد بود! دو تیمی که در دور رفت با تساوی دو-دو به خونه رفتن.

سومین مورد اینکه خندوانه رو از دست ندید! احمد رضا عابدزاده ملقب به عقاب آسیا در برابر جناب خان دوست داشتنی!(در همین یکی دو شب آینده پخش میشه ظاهرا! کسی اگر خبر داره به بنده هم خبر بده)

چهارمین مورد فردا شب، جدال نفس گیر بارسلونا-اتلتیکو مادرید غول کش! در همین جام باشگاه های اروپا. جایی که کافیست بارسا کمی تعلل به خرج بده تا مسی و دوستان ساک های ورزشی شون رو بندازن رو کولشون و برند ایالت کاتالونیا هواخوری!
بازی بایرن مونیخ- بنفیکا هم ممکنه حواشی جالبی داشته باشه! به هرحال فوتباله و و توپ هم که گردالی!اومدیم و بایرن با اون همه سابقه و ستاره حذف شد تا ما بخندیم!

پنجمین مورد عصر روز جمعه و حساس ترین بازی داخلی. جدال حساس و نفس گیر دربی پایتخت. که چون عصر جمعه هم هست می شه به اتفاق خوانواده و دو کیلو تخمه و پفک نمکی نشست و از تماشای اون ان شالله که لذت برد! کسایی که لیگ امسال رو یگیری نکرده اند باید بگویم امسال استقلال تیمی بود که از همان ابتدای فصل خوب و یکدست ظاهر شد و هفته های زیادی هم صدر جدول رده بندی بود! تا همین هفته قبل و تساوی برابر سپاهان. در مقابل پرسپولیس در پایان هفته ششم تیم آخر جدول رده بندی بود! ولی از همون هفته تا همین هفته نباخته اند و در حال حاضر هم امتیاز با همین تیم استقلال و در رده سوم جدول رده بندی جا خوش کرده. پرسپولیسی که به گفته بسیاری از مربیان و مفسران شانس اول قهرمانی است! 
یک اتفاق ویژه دیگه که در این بازی برای اولین بار انجام می گیره کمپین برگزاری دربی پاک خواهد بود که از همین درگاه مجازی بهشون دست مریزاد عرض میکنم: بخوانید 

من باب کری خوانی با استقلالی های عزیز!
آیا میدانید پرسپولیس پرطرفدارترین تیم آسیا است؟
 دلیلش هم بر میگرده به پیشینه دو تیم. استقلال یا تاج قدیم یک تیم کاملا وابسطه به دربار بود! و پرسپولیس یک تیم کاملا کارگری و مردمی( دلیل اینکه استقلالی ها دوبار قهرمان آسیا شدند همین حمایت های درباری بود و دیگر هیچ!) و خب طبیعی بود که در آن دوران تیم پرسپولیس طرفدار بیشتری داشت. 
بگذریم امیدوارم اول بازی خوبی باشه و دوم پرسپولیس دو سه تا به استقلال بزنه تا دلمون خنک بشه!
 یک دوستی که به تازگی پدر شده بود، می گفت مهم نیست بچه ام دختر باشه یا پسر مهم اینه که قطعا پرسپولیسیه!
س.ن: کری خوانی در زیر این پست کاملا آزاد است! (البته استقلالی و بارسایی رو چه به کری خوندن! :دی )



+ الحاقیه(کم کم تکمیل خواهد شد) : 
رئال سه بر صفر وولفسبورگ رو برد! سه گل از کریستین رونالدوی دوست داشتنی که من رو به شدت یاد شخصیت کارتونی کاکرو در فوتبالیستا میندازه 
عرضم به حضور مبارکتون بارسلونا دو بر صفر بازی رو واگذار کرد! به قول استاد فردوسی پور و به سبک جام جهانی2006 باید بگم: " خداحافظ بارسا و شاید خداحافظ لوئیز انریکه!"

شما یادطون نمیات.

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۲۳ فروردين ۹۵
  • ۱۶ نظر

شما یادتون نمیاد، یک موغع هایی بود در همین بیان جان، فقت و فغط کافی بود شما حواس رو هواس بنویسید! (اون هم از روی هواس پرتی قبل امتهان.)  در کثری از سانیه سفحه مدیریت پر می شد از نظرهای خسوسی و تزکرهای پشت سر هم!

باز شما یادتون نمیاد! یک روزایی بود که انتخاب عنوان مطلب حرف اول رو می زد! الآن بیشتر عناوین شده (.)

همین چند دقیقه پیش یکی از دوستان لطف کردند، آمدند و تذکر دادند که برادر من مردم را مرذم نوشته اید! و صبح نیز دوستی یادآور شد که تحبیب و نه تهبیب!

این شد که یاد این پست افتادم: از بی هوایی تا بی حواسی



نکته بسیار مهم: این پست تنها در راستای حمایت از تذکرات املایی دوستان نوشته شده است. لطفا برداشت دیگری نفرمایید.

نکته خیلی مهم: هروقت در متنی متوجه غلط املایی در وب این بنده حقیر شدید لطفا حتما تذکر دهید. خوشحال خواهم شد.

نکته مهم: غلط نویسی در بخش اول متن تنها به خاطر بالا بردن طنز مطلب بوده و هدف دیگری ندارد. لطفا برداشت دیگری نفرمایید.

و سرخک ،بیماری عاشقان!

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۲۳ فروردين ۹۵
  • ۹ نظر

و سرخک، در بیان این واژه آورده شده است که هرچیز را رنگ سرخ به خود گیرد گویند!

 و "ک" آن را برخی از اندیشمندان علم ادبیات "ک" تحبیب منظور کرده و برخی آن را "ک" تصغیر دانسته اند.

در علم طبابت نیز این کلمه بسیار رایج بوده و آن را بیماری گویند که در ایام جوانی شایع است. و از مشخصات آن این باشد که طفلک جوان به یک باره قرمز شده تب می کند ، از خورد و خوراک می افتد و خلاصه که رنج بسیار کشد.
روش درمانش را بوعلی حکیم چنین بیان کند:"بر بالین جوان نشینید، نبضش را در دست گرفته و یک به یک اسم شهرها و افراد جنس مخالف را به زبان آورید! تا با تندی ضربان بیمار مشخص گردد یار وی کیست! و سپس در درمانش بکوشید!"
و گفته اند که این بیماری در فصل بهار بسیار شایع است و بسیار دیده شده جوانانی که در این فصل به واسطه گل و بلبل بسیار، و یار خوش اندام خوش پوش، به یک باره دامنشان از دست برفته، سرخی بر چهره شان پدیدار گشته غرق در عرق شرم شده و چند روزی را در فراق یار تب کرده، در بستر بیماری فرو همی رفته اند!!!!
و این است بیماری عاشقان سرخ و سپید گشته!

به قول شیخنا سعدی:

آدمی نیست که عاشق نشود وقت بهار!
 
هر گیاهی که به نوروز نجنبد حطب است...



بخوانید حکایت آن جوان که عاشق بودی و به دست بوعلی حکیم درمان شد.


روشنفکران بی ریشه!

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۲۲ فروردين ۹۵
  • ۸ نظر

برادر من، روشن فکری این نیست که کلاه لبه دار به سر بزاری و موهات رو افشون کنی و پای چپت رو روی پای راست بندازی و سیگاری به دست بشینی گوشه کافه! و زل بزنی به افق های دور!( اینکه چرا افق های دور اصولا سمت جنس مونثه؟ بماند!)

روشن فکری گوش دادن آهنگ های کلاسیک با هندزفری 3000دسیببلی و مخالفت با بدیهی ترین مسائل طبیعت نیست!

روشنفکری صادر کردن نظریات صدمن یه غازی نیست! وقتی مطالعه ات در حد زیرصفر و محدود به شبکه های مجازیه! 

برادری که ادعای روشن فکری داری! بی زحمت کاپشنت رو محکم نگه دار باد مثل درخت های بی ریشه جابجات نکنه!

همین!

گفتم که بماند!

در زدم و گفت کیست؟ گفتمش ای دوست، دوست!

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۲۲ فروردين ۹۵
  • ۵ نظر


در زدم و گفت کیست، گفتمش ای دوست، دوست

گفت در آن دوست چیست ؟ گفتمش ای دوست، دوست


گفت اگر دوستی! از چه در این پوستی ؟

دوست که در پوست نیست! گفتمش ای دوست، دوست


گفت در آن آب و گِل، دیده ام از دور دل

او به چه امّید زیست؟ گفتمش ای دوست، دوست


گفتمش این هم دمی است، گفت عجب عالمی است

ساقی بزم تو کیست؟ گفتمش ای دوست، دوست


در چو به رویم گشود، جمله ی بود و نبود 

دیدم و دیدم یکی است، گفتمش ای دوست، دوست!


زنده یاد "استاد معینی کرمانشاهی"



س.ن: لاله واژگون (یا همون گل گریه یا گل سرنگون)حیاط خونه مادربزرگ

مغزم مغزهای قدیم!

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۲۱ فروردين ۹۵
  • ۴ نظر

امروز صبح که داشتم در مورد موضوع پایان نامه ام مطلبی رو میخوندم، در همون لحظه پسرخاله جان از پس دریچه مجازی تلفراگ!(همون تلگرام کوفت گرفته!) شروع کرد به حرف زدن و چت کردن! صدای آمدن پیامک به گوشی همایونی هم در همون ثانیه ها بلند شد.

برای یک لحظه در فضا و زمان معلق شدم! مغزم ارور داد و تا پای آی سی سوزوندن پیش رفت!

مغزم شده شبیه سیستم های کامپیوتری پنتیوم تری عهد قدیم که به زور داس(dos) ویندوز پارسا98 روشون نصب می کردیم!


حسودی پسرانه!

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۲۰ فروردين ۹۵
  • ۱۰ نظر

یک اصل ثابت هست که میگه:

"فرقی نداره شما چقدر درس خونده باشی و کجا درس خونده باشی.

وقتی پدرجان می خواد انباری خونه رو تعمیر کنه شما وظیفه داری کارگرش باشی."

( همیشه به پدر حسودیم شده، اینکه همه کارهای فنی خونه رو خودش انجام میده از تعمیر وسایل الکتریکی گرفته تا بنایی.)


س.ن:

ممنون بابت کامنت های پست قبل، دلگرم کننده بود.


20فروردین روز فناوری هسته ای بود، یک فاتحه برای شادی روح شهدای هسته ای مون بخونیم.

خوندن این پست رو هم پیشنهاد میدم.



حق با توئه رفیق تمومش میکنم

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۲۰ فروردين ۹۵
  • ۱۳ نظر

تلخه ولی راسته:

"خارج از این حرف ها، به قول امید اکبری، قبلا متن هات بوی دل میداد، الان بوی فالور میده. دلی بنویس حاجی، دلی"

موافقم باهاش با نهایت تأسف....

شاید به همین دلیل کانالمو حذفش کردم.

کانالی که روزهای اول شعرهاش دلی بود ولی روزهای آخر شعرهاش بوی فالوئر می داد.

خودم رو گم کردم وسط این همه مطلب جورواجور.

وسط این همه کلمه. که هر روز به زور میچسبونمشون بهم که شاید بشه یک پست!

حتی این پستمم همون بو رو گرفت!  :(

چون میدونم آخرش جرئت نمیکنم بگم بعضی حرفام رو بخاطر همین سیستم فالوئرینگ.

لعنت به بیان و این فهرست دنبال کنندگان...

بزرگترین خیانت بیان بود به نویسنده هاش.

بگذریم.

شب خوش.