بی عنوانی که ثابت می ماند!

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۲۹ فروردين ۹۵
  • ۱۵ نظر

یه روز صبح از خواب بلند میشی و متوجه میشی هیچ حسی به گذشته و آدم های گذشته نداری! دیگه می تونی واسه همشون آرزوی خوشبختی کنی؛ یه جور رهایی و بی احساسی کامل!

از اون به بعد با کسی جر و بحث نمی کنی! به همه لبخند می زنی و از همه چیز ساده می گذری!

مردم بهش میگن قوی شدن...

اما من میگم سِر شدگی...!


"روزبه معین"

"قهوه سرد آقای نویسنده"


بداهه گویی ملت

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۲۹ فروردين ۹۵
  • ۶ نظر

ایستاده بودم تو صف عابر بانک.( تاحالا به ترکیب این کلمه دقت کردید؟ بانکی برای عابران! انگار بانک سر کوچه رو با ماشین میشه رفت داخل!)

ظاهرا یک جوان و یک پیرمرد میانسال منتظر بودند تا از حلقوم عابر بانک بخت برگشته یارانه بخت برگشته را بکشند بیرون! 

جوان که کارش را انجام داد مردد ماندم و رو به پیرمرد گفتم: "بفرمایید"

فرمودند: "ممنون! میل ندارم!"

و رفت.


نمایشگاه کتاب امسال با شعار" تلفن هوشمند ندارید؟ پس بمیرید!"

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۲۸ فروردين ۹۵
  • ۷ نظر

سایت نمایشگاه کتاب امسال با شعار" تلفن هوشمند ندارید؟ پس بمیرید!" جهت ثبت نام بازگشایی شد!

پینوشت: و با شعار "سود پشت پرده برای مالک اپلیکیشن آپ"


چرا عاقلان را نصیحت کنیم...

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۲۸ فروردين ۹۵
  • ۴ نظر

چرا عاقلان را نصیحت کنیم؟
بیایید از عشق صحبت کنیم

تمام عبادات ما عادت است
به بی‌عادتی کاش عادت کنیم


چه اشکال دارد پس از هر نماز
دو رکعت گلی را عبادت کنیم؟

به هنگام نیّت برای نماز
به آلاله‌ها قصد قربت کنیم


چه اشکال دارد که در هر قنوت
دمی بشنو از نی حکایت کنیم؟

چه اشکال دارد در آیینه‌ها
جمال خدا را زیارت کنیم؟


مگر موج دریا ز دریا جداست؟
چرا بر «یکی» حکم «کثرت» کنیم؟

پراکندگی حاصل کثرت است
بیایید تمرین وحدت کنیم


«وجود» تو چون عین «ماهیت» است
چرا باز بحث «اصالت» کنیم؟

اگر عشق خود علت اصلی است
چرا بحث «معلول» و «علت» کنیم؟


بیا جیب احساس و اندیشه را
پر از نُقل مهر و محبت کنیم

پر از «گلشن راز»، از «عقل سرخ»
پر از «کیمیای سعادت» کنیم


بیایید تا عینِ «عین القضات»
میان دل و دین قضاوت کنیم

اگر سنت اوست نوآوری
نگاهی هم از نو به سنت کنیم


مگو کهنه شد رسم عهد الست
بیایید تجدید بیعت کنیم

برادر چه شد رسم اخوانیه؟
بیا یاد عهد اخوت کنیم


بگو قافیه سست یا نادرست
همین بس که ما ساده صحبت کنیم

خدایا دلی آفتابی بده
که از باغ گلها حمایت کنیم


رعایت کن آن عاشقی را که گفت:
«بیا عاشقی را رعایت کنیم»*


"استاد قیصر امین پور"




به رنگ قرمززززززز هادی

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۲۷ فروردين ۹۵
  • ۱۲ نظر

خیلی ساده بگویم بردیم.

زیبا و خاطره انگیزهم بردیم.

چهار - دو پرسپولیس، عددی که هم یاد و خاطره کاپیتان و عدد 24 را در دل هواداران زنده کرد و هم یاد و خاطره عدد شش را.

از این که بگذریم ذوق و قریحه مردم رو نمیشه نا دیده گرفت، در همین چند دقیقه کلی پیام طنز به دستم رسید. ^___^



الان حتی بازیکنای بارسلونا هم دارن دربی می‌بینن. آبی‌ها یه طرف نشستن، اناری‌ها یه طرف دیگه. (شوخی جواد خیابانی طور) 



مسئولان برگزاری گفتن: بابا خیلی بده که معلوم نیس بازی مال لیگ ایرانه! یه فکری بکنین.
این شد که از کاور پرچم تولید کردن


حالا میخوام ببینم حسینی بازم روش میشه بیاد بگه استقلالیا ۴ رو به ۳۰۹۰ بفرستن؟( که البته روش شد و گفت:دی یکی از دوستان هم میگفت الان باید استقلالی ها عدد پی رو بفرستند!)


پرسپولیس ۴ استقلال ۲

ماه رمضون امسال تیم استقلال و کادر فنى مهمان برنامه ماه عسل هستن دربى رو پخش میکنن گریه میکنن دور هم!

  غروب جمعه باشه...
.
.
.
استقلالیم باشی! 
غم جمعه عصر و چهارتای اصل و ...




دوستان استقلالی هم ناراحت نباشید، بازی است و بقول قدیمی ها بازی اشکنک داره سر شکستنک داره( یا حتی شش تا خوردنک داره!:دی)

 امشب که بخوابید(اگر کابوس نبینید!) فردا که از خواب بیدار شوید و بروید سر وقت زندگیتان(اگر دوستان  پرسپولیسیتان بگذارند!) نهایتا تا عصر شنبه همه چیز یادتان رفته و باز زمین خواهد چرخید...

جمعه آهنگ و دیگر هیچ

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۲۷ فروردين ۹۵
  • ۴ نظر

المنة لله که در میکده باز است

زان رو که مرا بر در او روی نیاز است


خم‌ها همه در جوش و خروشند ز مستی

وان می که در آن جاست حقیقت نه مجاز است

"برادر حافظ جان"



شب است و سکوت است و ماه است و من...

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۲۶ فروردين ۹۵
  • ۸ نظر

سالکی گفتا چه داری آرزو ؟ گفتم سکوت!

معنی صد نکته را در یک سخن پیچیده ام...


"زنده یاد استاد معینی کرمانشاهی" 

شب آرزوها...


The Big Short (رکود بزرگ)

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۲۵ فروردين ۹۵
  • ۶ نظر


رکود بزرگ


رکود بزرگ فیلمی از آدام مک کی، و اقتباسی از کتاب مایکل لوئیس و با موضوعیت رکود ایجاد شده در سال 2008 در آمریکا، حقیقتا از فیلم هایی با موضوعات اینچنینی زیاد خوشم نمیآید! موضوعاتی که به نظر خشک و بی روح هستند. اما این پست دوست گرامی ام باعث شد تا ترغیب شده، دل به دریا زده و به تماشای آن بنشینم.

اما بر خلاف تصوراتم فیلم جذابی بود! آنقدر که دو ساعت تمام میخکوب شده و بارها و بارها فیلم را به عقب برگرداندم! بلکه متوجه اصطلاحات و اتفاقات شوم، که البته زیاد موفقیت آمیز نبود! موضوعیتی که خود کارگردان نیز به آن واقف بوده و موجب شده تا فیلم را در ژانر طنز بسازد. استفاده از افراد سرشناس غیرسینمایی بگونه ای نمک فیلم است، تا با مثال هایی طنازانه سخت ترین اصطلاحات اقتصادی را به مخاطب بیاموزد و وی را جذب فیلمی کند که میتوانست بیروح ترین فیلم سال 2015 باشد.

حقیقت این است که این بنده نگارنده اقتصاد را در حد یک درس سه واحدی دوران دانشگاه میشناسم! و نه بیشتر.

اما ازدیدن این فیلم لذت بردم و ساعت ها درگیر مضامین و مفاهیمش بودم و بیشتر به این اندیشیدم که پایان نابودی این جهان لغزان بر روی طنابی نازک چگونه خواهد بود؟

پیشنهاد میکنم در ابتدا فیلم را ببینید و سپس مطالب زیر را بخوانید:

رکود بزرگ؛ ماشین قیامت - نقد فیلم