اللهم مولای کم من قبیح سترته

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۱۷ تیر ۹۴
  • ۲ نظر


:(

پروردگارا....

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۱۷ تیر ۹۴
  • ۱ نظر

پروردگارا
من اینان را به ستوه آوردم، و اینان نیز به ستوهم آوردند
خسته‏شان کردم، و مرا خسته کردند.
پس بهتر از ایشان را به من ارزانی دار، و بدترین را بر ایشان بگمار.
پروردگارا
دلهاشان را - چون نمک در آب - متلاشی کن
به خدا سوگند، دوست می‏داشتم به جای انبوه شمایان تنها هزار سوار از قبیله «بنی فراس بن غنم» داشتم، که: «اگر یکی از آنان را فراخوانی، سوارکارانی چون ابر تابستان به سویت هجوم آرند».
و سپس از منبر فرود آمد.

نهج البلاغه_ خطبه 25

دریای درد کیست که در چاه می رود

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۱۶ تیر ۹۴
  • ۵ نظر


این جزر و  مد چیست کهتا ماه می رود؟


دریای درد کیست که درچاه می رود؟


این سان که چرخ می گذرد بر مدار شوم 

بیم خسوف  وتیرگی  ماه می رود


گویی که چرخ بوی خطر را شنیده است

 
یک لحظه مکث کرده، به اکراه می رود


آبستن عزای عظیمی است، کاین چنین

 
آسیمه سر نسیم سحرگاه می رود


امشب فرو فتاده مگر ماه از آسمان 

یا آفتاب روی زمین راه می رود؟


در کوچه های کوفه صدای عبور کیست؟


گویا دلی به مقصد دلخواه می رود


دارد سر شکافتن فرق آفتاب 


آن سایه ای که در دل شب راه می رود

 قیصر امین پور

گاهی

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۱۳ تیر ۹۴
  • ۳ نظر

گاهی باید تلنگر خورد!!!


همین...


"هدف نوشتن نیست


هدف خوب نوشتن است


برای خوب خوانده شدن."




س.ن: به مناسبت روز قلم.

خداوند یاریمان گرداند هرگز هرگز قلممان کج نرود و نلغزد....

یاد و خاطر گل آقای مهربان را هم گرامی میداریم. مردی که قلم به دست رو به خانه خدای کرد و قسم یاد کرد هرگز قلمش آلوده نشود و نشد...

-----

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۱۳ تیر ۹۴
  • ۵ نظر

به یاد گذشته

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۱۱ تیر ۹۴
  • ۶ نظر

امروز صبح یکی از دوستان ( مهندس محسن رحمانی دوست داشتنی) برایمان از دوران خوابگاه خاطره ای نقل کرد .

و همین جرقه ای بود بر انبار خاطرات مخفی در پستوی ذهن ما....

باری، از تصویر زیر بگوییم. 

مزین به خط استاد حسن انصاری ( از بچه های خون گرم جنوب و بندر بوشهر) و یادگاری که از آن دوران برای بنده حقیر مانده و حاشیه نویسی های دوستان بهتر از برگ درخت ما که زحمت کشیده اند و جملاتی به یادگار برای این بنده نگارنده مرقوم فرموده اند.

برای تک تک شان آرزوی توفیق نموده و امیدوارم در پناه حق موفق و موید و مظفر و منصور بوده و باشند....

....



....

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۱۰ تیر ۹۴
  • ۳ نظر

" دگر آن شبست امشب که زِ پی سحر ندارد ...

من و باز آن دعاها که یکی اثر ندارد " ... 


تشکر از سوژه نگار 

خوشا شما که شاعری بلدید...!!!

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۹ تیر ۹۴
  • ۱۱ نظر

 دوستان انتشارات فصل پنجم در اقدامی خدا پسندانه با اشعار زیبایشان ما را متحیر کرده و موجبات شادی روح و جسم تشنه ما شدند.

دست مریزاد.

سپاس...






و در ادامه تشکر از انتشارات نشر چشمه به همچنین:






س.ن: عکس ها از صفحه گوگل پلاس یکی از دوستان مجازی. تشکر از ایشان