- آقاگل
- شنبه ۲۸ فروردين ۹۵
- ۷ نظر
شما یادتون نمیاد، یک موغع هایی بود در همین بیان جان، فقت و فغط کافی بود شما حواس رو هواس بنویسید! (اون هم از روی هواس پرتی قبل امتهان.) در کثری از سانیه سفحه مدیریت پر می شد از نظرهای خسوسی و تزکرهای پشت سر هم!
باز شما یادتون نمیاد! یک روزایی بود که انتخاب عنوان مطلب حرف اول رو می زد! الآن بیشتر عناوین شده (.)
همین چند دقیقه پیش یکی از دوستان لطف کردند، آمدند و تذکر دادند که برادر من مردم را مرذم نوشته اید! و صبح نیز دوستی یادآور شد که تحبیب و نه تهبیب!
این شد که یاد این پست افتادم: از بی هوایی تا بی حواسی
نکته بسیار مهم: این پست تنها در راستای حمایت از تذکرات املایی دوستان نوشته شده است. لطفا برداشت دیگری نفرمایید.
نکته خیلی مهم: هروقت در متنی متوجه غلط املایی در وب این بنده حقیر شدید لطفا حتما تذکر دهید. خوشحال خواهم شد.
نکته مهم: غلط نویسی در بخش اول متن تنها به خاطر بالا بردن طنز مطلب بوده و هدف دیگری ندارد. لطفا برداشت دیگری نفرمایید.
برادر من، روشن فکری این نیست که کلاه لبه دار به سر بزاری و موهات رو افشون کنی و پای چپت رو روی پای راست بندازی و سیگاری به دست بشینی گوشه کافه! و زل بزنی به افق های دور!( اینکه چرا افق های دور اصولا سمت جنس مونثه؟ بماند!)
روشن فکری گوش دادن آهنگ های کلاسیک با هندزفری 3000دسیببلی و مخالفت با بدیهی ترین مسائل طبیعت نیست!
روشنفکری صادر کردن نظریات صدمن یه غازی نیست! وقتی مطالعه ات در حد زیرصفر و محدود به شبکه های مجازیه!
برادری که ادعای روشن فکری داری! بی زحمت کاپشنت رو محکم نگه دار باد مثل درخت های بی ریشه جابجات نکنه!
همین!
گفتم که بماند!
امروز صبح که داشتم در مورد موضوع پایان نامه ام مطلبی رو میخوندم، در همون لحظه پسرخاله جان از پس دریچه مجازی تلفراگ!(همون تلگرام کوفت گرفته!) شروع کرد به حرف زدن و چت کردن! صدای آمدن پیامک به گوشی همایونی هم در همون ثانیه ها بلند شد.
برای یک لحظه در فضا و زمان معلق شدم! مغزم ارور داد و تا پای آی سی سوزوندن پیش رفت!
مغزم شده شبیه سیستم های کامپیوتری پنتیوم تری عهد قدیم که به زور داس(dos) ویندوز پارسا98 روشون نصب می کردیم!
یک اصل ثابت هست که میگه:
"فرقی نداره شما چقدر درس خونده باشی و کجا درس خونده باشی.
وقتی پدرجان می خواد انباری خونه رو تعمیر کنه شما وظیفه داری کارگرش باشی."
( همیشه به پدر حسودیم شده، اینکه همه کارهای فنی خونه رو خودش انجام میده از تعمیر وسایل الکتریکی گرفته تا بنایی.)
س.ن:
ممنون بابت کامنت های پست قبل، دلگرم کننده بود.
20فروردین روز فناوری هسته ای بود، یک فاتحه برای شادی روح شهدای هسته ای مون بخونیم.
خوندن این پست رو هم پیشنهاد میدم.
تلخه ولی راسته:
"خارج از این حرف ها، به قول امید اکبری، قبلا متن هات بوی دل میداد، الان بوی فالور میده. دلی بنویس حاجی، دلی"
موافقم باهاش با نهایت تأسف....
شاید به همین دلیل کانالمو حذفش کردم.
کانالی که روزهای اول شعرهاش دلی بود ولی روزهای آخر شعرهاش بوی فالوئر می داد.
خودم رو گم کردم وسط این همه مطلب جورواجور.
وسط این همه کلمه. که هر روز به زور میچسبونمشون بهم که شاید بشه یک پست!
حتی این پستمم همون بو رو گرفت! :(
چون میدونم آخرش جرئت نمیکنم بگم بعضی حرفام رو بخاطر همین سیستم فالوئرینگ.
لعنت به بیان و این فهرست دنبال کنندگان...
بزرگترین خیانت بیان بود به نویسنده هاش.
بگذریم.
شب خوش.