۲۳۷ مطلب با موضوع «شعر نگاری» ثبت شده است

جعلیات-نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد-دکتر علی شریعتی؟

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۳۱ فروردين ۹۵
  • ۳۱ نظر

همه شما طبیعتا شعر "نمیدانم، پس از مرگم چه خواهم شد نمی دانم، نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت..." را خوانده اید یا در جایی شنیده اید( یا نهایتا در این پست خواهید خواند! ) 

شعری که منسوب است به دکتر شریعتی عزیز، و در پشت کتاب های ایشان نیز چاپ می شد.

ولی واقعیت امر این است: این شعر متعلق است به آقای "سید مرتضی موسوی اهری!" که در کتابی به نام "سوتک" از ایشان به چاپ رسیده است! 

ضمن آنکه برای آقای دکتر علی شریعتی گرام ارزش بسیاری قائل بوده و می باشم. تنها دلیلی که اکثر ما گمان میکنیم این شعر از آقای شریعتی است همین چاپ شعر فوق با عکس های ایشان و پشت جلد کتاب هایشان است.


"سوتک"


پس از مرگم چه خواهم شد، نمی دانم

نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت

ولی بسیار مشتاقم که ازخاک گلویم سوتکی سازد

گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش

که او یکریز و پی درپی دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد

و خواب خفتگان آشفته و آشفته تر سازد

بدین سان بشکند در من 

سکوت مرگبارم را...

"سید مرتضی موسوی اهری"



سه بیت سه نگاه "لن ترانی" و یک جعل بزرگ!

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۳۰ فروردين ۹۵
  • ۲۳۴ نظر

متن زیر را اگر دستی در دنیای مجازی داشته باشید قطعا بارها دیده اید! اشعاری که کاملا جعلی می باشند!

چرا عاقلان را نصیحت کنیم...

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۲۸ فروردين ۹۵
  • ۴ نظر

چرا عاقلان را نصیحت کنیم؟
بیایید از عشق صحبت کنیم

تمام عبادات ما عادت است
به بی‌عادتی کاش عادت کنیم


چه اشکال دارد پس از هر نماز
دو رکعت گلی را عبادت کنیم؟

به هنگام نیّت برای نماز
به آلاله‌ها قصد قربت کنیم


چه اشکال دارد که در هر قنوت
دمی بشنو از نی حکایت کنیم؟

چه اشکال دارد در آیینه‌ها
جمال خدا را زیارت کنیم؟


مگر موج دریا ز دریا جداست؟
چرا بر «یکی» حکم «کثرت» کنیم؟

پراکندگی حاصل کثرت است
بیایید تمرین وحدت کنیم


«وجود» تو چون عین «ماهیت» است
چرا باز بحث «اصالت» کنیم؟

اگر عشق خود علت اصلی است
چرا بحث «معلول» و «علت» کنیم؟


بیا جیب احساس و اندیشه را
پر از نُقل مهر و محبت کنیم

پر از «گلشن راز»، از «عقل سرخ»
پر از «کیمیای سعادت» کنیم


بیایید تا عینِ «عین القضات»
میان دل و دین قضاوت کنیم

اگر سنت اوست نوآوری
نگاهی هم از نو به سنت کنیم


مگو کهنه شد رسم عهد الست
بیایید تجدید بیعت کنیم

برادر چه شد رسم اخوانیه؟
بیا یاد عهد اخوت کنیم


بگو قافیه سست یا نادرست
همین بس که ما ساده صحبت کنیم

خدایا دلی آفتابی بده
که از باغ گلها حمایت کنیم


رعایت کن آن عاشقی را که گفت:
«بیا عاشقی را رعایت کنیم»*


"استاد قیصر امین پور"




شب است و سکوت است و ماه است و من...

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۲۶ فروردين ۹۵
  • ۸ نظر

سالکی گفتا چه داری آرزو ؟ گفتم سکوت!

معنی صد نکته را در یک سخن پیچیده ام...


"زنده یاد استاد معینی کرمانشاهی" 

شب آرزوها...


در زدم و گفت کیست؟ گفتمش ای دوست، دوست!

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۲۲ فروردين ۹۵
  • ۵ نظر


در زدم و گفت کیست، گفتمش ای دوست، دوست

گفت در آن دوست چیست ؟ گفتمش ای دوست، دوست


گفت اگر دوستی! از چه در این پوستی ؟

دوست که در پوست نیست! گفتمش ای دوست، دوست


گفت در آن آب و گِل، دیده ام از دور دل

او به چه امّید زیست؟ گفتمش ای دوست، دوست


گفتمش این هم دمی است، گفت عجب عالمی است

ساقی بزم تو کیست؟ گفتمش ای دوست، دوست


در چو به رویم گشود، جمله ی بود و نبود 

دیدم و دیدم یکی است، گفتمش ای دوست، دوست!


زنده یاد "استاد معینی کرمانشاهی"



س.ن: لاله واژگون (یا همون گل گریه یا گل سرنگون)حیاط خونه مادربزرگ

آی آدم ها که به ساحل نشسته شاد و خندانید...

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۱۴ فروردين ۹۵
  • ۸ نظر
دوم آوریل روز جهانی اوتیسم....

و چقدر دردآور است ندانستن و چقدر دردآورتر است آنکه "به ساحل نشسته شاد و خندانیم...

اختلالی که در یک جمله به قول هولدن عزیز :
" شدیدا معتقدم کودکان مبتلا به اوتیسم متوسط و شدید، بسیار بیشتر از محمدرضا شجریان، عباس کیارستمی، مسابقه لباهنگ، برنامه دور همی و ماهی های قرمز نیازمند توجه، پشیتبانی و کمپین های حمایتی هستن..."



باشد کز خزانه غیبشان دوا کنند...



حاجت زکه می خواهی جایی که خدا باشد...

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۱۲ فروردين ۹۵
  • ۹ نظر

مردکی را چشم درد خاست، پیش بیطار رفت که دوا کن!

بیطار از آنچه در چشم چارپایان میکند در دیده او کشید و کور شد!
حکومت به داور بردند. گفت بر او(بیطار) هیچ تاوان نیست اگر این خر نبودی پیش بیطار نرفتی.

بیطار= دام پزشک

"گلستان سعدی"

"باب هفتم"


س.ن: داستان ما بندگان بخت برگشته درگاه الهی است که خالق رها کرده، در پی درمان به خلق الله رو افکنده ایم.


زهر است عطای خلق، جایی که دوا باشد


 حاجت زکه می خواهی جایی که خدا باشد...



کانال تلگرام یک آقاگل ملت :)

بابی انت وامی و نفسی لک الوقاء

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۵ فروردين ۹۵



حالِ من مثل یتیمی ست که هنگام دعا

به فرازِ "  باَبی اَنْتَ وَ اُمّی  " برسد...