۶۰ مطلب با موضوع «فوتبال نگاری» ثبت شده است

معجون عجیب فوتبال! بدون شرح

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۲۲ خرداد ۹۵
  • ۱۱ نظر

این چیزی هست که من اسمش رو میگزارم معجون عجیب دنیای فوتبال.

برادران ژاکا، یکی در تیم ملی سوئیس و دیگری در تیم ملی آلبانی! 

مادرشون هم در بین تماشاگرها نشون داده شد. روی پیرهنش نقش هر دو پرچم آلبانی و سوئیس بود.

باز بیاید بگید فوتبال زیبا نیست :)

فوتبال زیباترین رقابت دنیا

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۱۹ ارديبهشت ۹۵
  • ۱۶ نظر

اینکه میگم فوتبال زیباست به این دلیله که هیچ معادله ریاضی وجود نداره تا بتونه این بازی توپ و میدان رو پیش بینی کنه. اینقدر غیرقابل پیش بینی که تیمی مثل لستر با یک دهم هزینه و با پنج صدم درصد شانس قهرمان لیگ انگلیس بشه. و اینقدر غیر قابل پیش بینی که استقلال خوزستان اصلی ترین مدعی  قهرمانی لیگ خودمون باشه. تیمی که سال قبل تا مرز سقوط پیش رفت ولی در حال حاضر روی مرز قهرمانی گام بر میدارند. تیمی که یک دهم سرخابی های پایتخت هزینه کرده و به حق شایسته قهرمانی اند. و اینقدر غیرقابل پیش بینی که سرخ آبی های پایتخت هر هفته جایگاهشون دستخوش تغییر بشه، روزی این ها خوشحال و روز دیگر اون ها.

به همین دلیل فوتبال هنوزهم زیباترین رقابت دنیاست.

از دیگر خبر های فوتبالی این چند وقت. فدراسیون فوتبال با سیاست پوتین مدودف دستخوش تغییرات شد! و خبرها حاکی از آن است که جناب تاج رو به آبدارچی فدراسیون کرده و گفته:"حوصله اساس کشی نداریم! فقط تابلوی اتاق بنده را با جناب کفاشیان عوض کنید!" :))

خبر دیگر رونمایی از زیرپیراهنی جدید تیم ملی بود! با طراحی ویژه. از اونجایی که قبلا سرمربی تیم اعتراض کرده بود لباس های تیم رو وقتی می شوئیم آب می روند!(البته که به زبان انگلیسی!) نتیجتا فدراسیون نشین ها به فکر تولید لباس پنبه ای افتادند تا این مشکل نیز به خوبی و خوشی حل و فصل بشه و ظاهرا که شد!

باری،اگر فردا پس فردا دیدید جماعتی زیرپوش به تن و بوق به دست در خیابان ها جولان می دهند و نعره می کشند! آرامشتان را حفظ کنید و بدانید اتفاق خاصی نیافتاده است، فقط تماشاچیان تیم ملی اند که برای تشویق به ورزشگاه می روند.

فوتبال هنوز هم زیباست...

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۱۴ ارديبهشت ۹۵
  • ۱۸ نظر

لسترسیتی قهرمان شد! (تیمی که به تازگی به لیگ برتر انگلستان صعود کرده بود.)

تیمی که شانس قهرمانیش یک به پنج هزار بود! با بازیکنانی که قیمتشان حتی کمتر از یک بازیکن تیم های مطرح بود! اما به جایش تا دلتان بخواهد رویا پرداز بودند! آنقدر رویاپرداز که رویای دو صدم درصدیشان را به واقعیت تبدیل کنند!

تیمی که ثابت کرد فوتبال هنوز هم زیباست...

مرسی آقای رانیری




بخوانید

توطئه اسرائیلی دامن گیر فوتبال ایران!

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۷ ارديبهشت ۹۵
  • ۷ نظر
در پی حوادث اتفاق افتاده در بازی پرسپولیس- استقلال اهواز که منجر به مصدومیت برخی تماشاگران شد(اینجا ببینید) اخباری منتشر شد:

- اتحادیه تولیدات نخاله های ساختمانی از کلیه مردم ایران بخصوص مردم اهواز عذرخواهی نموده و اعلام کردند آوردن این نخاله های ساختمانی به ورزشگاه تختی اهواز کار آن ها نبوده و در واقع همه چیز زیر سر انگلیسی ها بود!(رئیس اتحادیه ظاهرا به شدت عاشق دائی جان ناپلئون است!)

- در پی حوادث روز جمعه جناب رئیس خندان فدراسیون فوتبال اعلام کرد نخواهد خندید! مگر اینکه همه سنگ هایی که به اشتباه بر سر تماشاگران فهیم برخورد کردند از ملت عذرخواهی کنند.

- طبق اخبار نه چندان رسمی در پی این حوادث فرماندار اهواز که از قضا رئیس شورای تأمین شهرستان نیز هست اعلام داشت تمامی مسئولیت را بر عهده گرفته، از کار خود استعفا داده و دیگر حتی در کوچه و خیابان به سمت چیزهای گرد نخواهم رفت!

- ایضا شایئاتی است مبنی بر هاراگیری آقای تاج و همچنین اعضای هیئت فوتبال اهواز! که ان شالله به زودی تکذیب شود زیرا به عقیده اکثر کارشناسان ایشان اصلا مقصر نبوده و مقصر اصلی مردمی اند که بی اجازه وارد ورزشگاه شده و با خیره سری تمام سر و دست خود را آماج سنگ های تماشاگرنماها قرار دادند!

باری، بنده نیز معتقدم عامل اصلی این اتفاقات تماشاگر نماهایی بودند که از اسرائیل آمده و سعی داشتند با ظاهرنمایی وجهه فوتبال ما را خدشه دار کنند! که اگر این نبود چرا هیچکدام بر اثر برخورد سنگ هایی به این بزرگی! نمرده و فقط زخمی شدند؟ 

به رنگ قرمززززززز هادی

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۲۷ فروردين ۹۵
  • ۱۲ نظر

خیلی ساده بگویم بردیم.

زیبا و خاطره انگیزهم بردیم.

چهار - دو پرسپولیس، عددی که هم یاد و خاطره کاپیتان و عدد 24 را در دل هواداران زنده کرد و هم یاد و خاطره عدد شش را.

از این که بگذریم ذوق و قریحه مردم رو نمیشه نا دیده گرفت، در همین چند دقیقه کلی پیام طنز به دستم رسید. ^___^



الان حتی بازیکنای بارسلونا هم دارن دربی می‌بینن. آبی‌ها یه طرف نشستن، اناری‌ها یه طرف دیگه. (شوخی جواد خیابانی طور) 



مسئولان برگزاری گفتن: بابا خیلی بده که معلوم نیس بازی مال لیگ ایرانه! یه فکری بکنین.
این شد که از کاور پرچم تولید کردن


حالا میخوام ببینم حسینی بازم روش میشه بیاد بگه استقلالیا ۴ رو به ۳۰۹۰ بفرستن؟( که البته روش شد و گفت:دی یکی از دوستان هم میگفت الان باید استقلالی ها عدد پی رو بفرستند!)


پرسپولیس ۴ استقلال ۲

ماه رمضون امسال تیم استقلال و کادر فنى مهمان برنامه ماه عسل هستن دربى رو پخش میکنن گریه میکنن دور هم!

  غروب جمعه باشه...
.
.
.
استقلالیم باشی! 
غم جمعه عصر و چهارتای اصل و ...




دوستان استقلالی هم ناراحت نباشید، بازی است و بقول قدیمی ها بازی اشکنک داره سر شکستنک داره( یا حتی شش تا خوردنک داره!:دی)

 امشب که بخوابید(اگر کابوس نبینید!) فردا که از خواب بیدار شوید و بروید سر وقت زندگیتان(اگر دوستان  پرسپولیسیتان بگذارند!) نهایتا تا عصر شنبه همه چیز یادتان رفته و باز زمین خواهد چرخید...

به یاد کاپیتان محبوب، سیروس قایقران عزیز

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۱۸ فروردين ۹۵
  • ۷ نظر

غیر ممکن است شما فوتبالی باشید و سیروس قایقران را نشناسید.

قایقران از بزرگان فوتبال ایران بود، اولین شهرستانی که بازوبند کاپیتانی تیم ملی را با افتخار به بازو بست. و با آن بازوبند و گل های زیبایش ایران را در پکن چین صاحب اولین قهرمانی بازی های آسیایی کرد. بزرگمردی که بر خلاف همه بزرگان هرگز نه در استقلال و نه در پرسپولیس توپ نزد و سال های سال کاپیتان تیم قایقرانان و قوهای سپید انزلی بود. مردی که نه تنها خوب فوتبال بازی می کرد و خوب شوت میزد، بلکه مهم ترین خصلتش این بود که خوب مرام پهلوانی را آموخته بود. و همین مرامش بود که او را در یادها ماندگار کرد.

 

اما سال 77 بهار خوبی برای فوتبال نداشت، خبر کوتاه بود و دردناک...

"سیروس قایقران در روز 18فروردین در یک تصادف رانندگی جان به جان آفرین تسلیم کرد"

روحش شاد و یادش گرامی....


 

 

کلیپ، گل زیبای استاد سیروس قایقران عزیز به پرسپولیس با پیراهن ملوان(قوهای سپید انزلی)

 

اگر علاقه ای هم به فوتبال ندارید قطعا قسمت سبز رنگ را بخوانید!

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۱۸ بهمن ۹۴
  • ۱۹ نظر

دست بر قضا امروز همه چیز دست به دست هم داد تا این بنده نگارنده بار دیگر پای گزارش آن منتقد دفاع خطی، آن سوتی دهنده برتر آن شهره به شهر و کشور سرهنگ علیفر عزیز نشسته و به تماشای بازی لسترسیتی و منچستر سیتی بپردازم!

از شیرین کاری های استاد آنکه در همه گزارشات خود از دفاع خطی انتقاد کرده و حتی مورینیو کبیر را به همین خاطر مربی فوتبال نمی دانند! و معتقدند دو بازیکن نه تنها می توانند بین خود مثلث تشکیل دهند که چه بسا این مثلث به مربع نیز تبدیل شود! (ایسکو و په په یه مثلث تشکیل میدن که تبدیل به مربع میشه !)

بگذریم.

باری، روی سخنم درمورد تیم لسترسیتی است.

شاید باورتان نشود ولی واقعیت این است: لستر تیمی است که در حال حاضر بیش از یک ماه است صدرنشین لیگ انگلستان است! تیمی که اغلب کارشناسان آن را کاندید (خواستم بگویم نماینده، ترسیدم صلاحیتش احراز نشود!) سقوط به دسته پایینتر می دانستند!

تیمی که بیش از آنکه سرمایه داشته باشد و یا بازیکنان عالی همچون رونالدو و مسی و نیمار! روح مبارزه طلبی دارد! بدون ترس مبارزه می کند. و برایش مهم نیست حریف مقابلش شموشک نوشهر است یا بارسلونای اسپانیا.

کافیست نگاهی به این تیم بیاندازید. دروازه بانشان چهار سال قبل از یک تیم دسته اولی اخراج شده! مدافعشان کسی است که الکس فرگوسن در موردش میگوید :" او شبیه هر چیزی است جز یک فوتبالیست! "  یکی از بازیکنانش هفت سال قبل به خاطر دزدی تلفن همراه دستگیر شده! و سرمربی اش را مورینیو "پیرمرد بی افتخار" لغب داده است! 

شاید قبل تر از این فقط در فیلم ها شاهد چنین تراژدی هایی بودید اما واقعیت امر این است مبارزه مبارزه و مبارزه...

تیمی که در گوشه ای از رختکنش این جمله حک شده است: "بدون ترس!" تیمی که هرگز دست از مبارزه نخواهد کشید.( وام گرفته از +)



و آنچه امروز فوتبال به من آموخت!

اگر انتخاب شده اید و پا به این دنیا گذاشته اید برای خوب بودن باید مبارزه کنید.

نترسید و به مبارزه خود ادامه دهید.

و مطمئن باشید خدای دیروز و امروزتان خدای فرداهایتان هم خواهد بود...!



س.ن: حالم خوب است و خوبتر آنکه خبرهای خوبی در راه است!

 سپاس از دوستانی که جویای احوالات بنده بودید.

خوشحالم از بودن در کنار شما.


دلا مادونیا!

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۱۲ بهمن ۹۴
  • ۹ نظر
دنیای ما فوتبالی ها کلا یک دنیای دیگه است، ولی حقیقت داستان اینه که فوتبال همیشه هم فوتبال نیست. دنیای فوتبال گاهی وقت ها صحنه جنگ دو ملیت و یا دو ایدئولوژی(سری قبل دوستان تذکر دادن! ولی واقعیت اینه من حافظم خوب نیست) هست، بعنوان مثال بازی تیم های آلمان غربی و آلمان شرقی در دهه های قبل بیشتر میدان جنگ بود. یا بازی دو تیم آلمان و هلند در زمانی که آلمان ها هلند را اشغال کرده بودند! بازی که هلندی ها توانستند آلمان قدرتمند را حداقل در مستطیل سبز مغلوب کنند! یا بازی  تیم های گلاسکو رنجرز اسکاتلند و سلتیک که نه تنها یک بازی فوتبال بلکه دعوای بین دو مذهب پروتستان و کاتولیک بود. (دربی فوتبال و چند روایت معتبر)
این ها را گفتم تا برسم به بازی دیشب و دربی حساس دلا مادونیا، دربی دلامادونیا اسمی است برای بازی تیم های شهر میلان ایتالیا (اینتر میلان - آث میلان) گویی نام دربی میلان به افتخار تندیس زرین مریم که مدونینا نام دارد، دلامادونینا نامیده می شود. ( این تندیس زرین بر فراز دوئومو، کلیسای جامع شهر میلان قرار دارد. )  برای اینکه اهمیت این بازی را دریابید باید بگویم با اینکه هر دو باشگاه در یک زمین بازی می کنند اما میلانی ها آنرا ورزشگاه سن سیرو می نامند و اینتری ها برای آنکه از تیم هم شهری پیروی نکنند آنرا جزپه مآتزا می گویند!
باری، از شما چه پنهان این بنده نگارنده از همان دوران طفولیت عاشق پرسپولیس و همین تیم آث میلان بودم! و حال نیز با اینکه خیلی وقت است فوتبال را به کل بوسیده و کنار گذاشته ام اما هنوز نتوانسته ام دست از این بازی خاص بردارم و در واقع این تیم میلان برای بنده حکم دریچه کوچکی است برای زنده بودن!
این قدر بازی فوق برایم مهم بود که بعد از اتمام فیلم کیمیای مادرجان لبتاب همایونی را به پدر سپردم تا به تماشای فیلم مأموریت غیر ممکن بپردازند! (این لبتاب تنها وسیله شخصی بنده درخانه محسوب میشود و جکم مسواک را دارد!-توضیح از بنده نگارنده جهت درک عمق حرکت!)  
و اینکه بعد از مدت ها نود دقیقه خیره به تلویزیون به تماشای یک فوتبال خوب و مهیج نشستم و بیش از یک کیلو تخمه آفتابگردان را به فنا دادم! و مهم اینکه دست آخر میلان جانمان بازی را با سه گل برنده شد! و باعث شد جلوی برادرجانان سرم را بالا بگیرم! 
س.ن: در حال حاضر با اینکه هنوز مقادیری خوشحالم اما نگرانیم از این است که فردا شب پدرجان قصد داشته باشند مأموریت غیرممکن2 را ببینند! :)
س.ن2: با اینکه اصفهانی هستم ولی امیدوارم سه شنبه پرسپولیس جانمان سپاهان مهربان را گل باران کند!