۱۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خود نوشت نگاری» ثبت شده است

چگونه آقاگل را در نمایشگاه پیدا کنیم-2

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۹۶
  • ۲۳ نظر

دوستانی که معتقدند با این مشخصات من قابل شناسایی نیستم یک تماسی با آقای صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد بگیرند که امروز تقریباً ساعت دوازده ظهر به قصد دیدار با این بنده نگارنده به شهر آفتاب آمده بود و در نزدیکی انتشارات سوره مهر این جانب را شناسایی کرد! البته خبرنگاران عزیز دور ایشان را گرفته و نگذاشتند دو کلمه با هم اختلاط کنیم. خبرنگار واحد مرکزی خبر نیز بنده را شناسایی کرد و مصاحبه ای با بنده انجام داد. بنده هم با نظراتی گهربار مستفیذشون نمودم!

یک مورد هم ساعت چهار عصر شناسایی شدم. که بعد می‌گویم که بود و چه شد. 


خلاصه کلام اگر فردا در نمایشگاه حضور دارید شاید این آخرین فرصت دیدار با آقاگل بیان در تمام طول عمرتان باشد. عصر فردا هم  نمایشگاه خواهم بود. با یک تی شرت نارنجی رنگ، کوله لپتاپی مشکی، شلوار مشکی و قد 185سانتیمتری! 

چگونه آقاگل را در نمایشگاه پیدا کنیم؟

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۹۶
  • ۳۴ نظر

احتمالاً اونی که فردا پیرهن قرمز پوشیده همراه با شلوار پارچه‌ای مشکی و قدش حدود صد و هشتاد و پنج سانتیمتره و توی غرفه‌های نمایشگاه کتاب قدم می‌زنه منم!



اولین شرط معلم بودن عاشق بودن است...

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۹۶
  • ۲۰ نظر


آنگاه آموزگاری گفت: با ما از آموزش سخن بگو.

و او گفت: هیچکس نمی‌تواند چیزی را بر شما آشکار کند مگر آنچه را که در سحرگاه دانش شما نیم خفته بوده باشد.

آموزگاری که در سایه معبد در میان شاگردانش راه می‌رود از دانش خود چیزی به آن‌ها نمی‌دهد. از ایمان خود و از مهر خود می‌دهد.

اگر به راستی دانا باشد، از شما نمی‌خواهد که به خانه دانش او در آیید، شما را به آستانه ذهن شما راهبری می‌کند.

ستاره شناس می‌تواند از دریافت خود در باره افلاک با شما سخن بگوید اما نمی‌تواند دریافت خود را به شما بدهد.

آوازه خوان می‌تواند از آهنگی که در سراسر فضا مترنم است ترانه‌ای برای شما بخواند، اما نمی‌تواند گوشی بدهد که آن آهنگ را می‌گیرد. یا صدایی که آن را باز می‌سازد.

و آن که در دانش اعداد استاد است می‌تواند برای شما از جهان وزن‌ها و اندازه‌ها سخن بگوید ولی نمی‌تواند شما را به آن جهان ببرد زیرا که بینش یک فرد بال‌هایش را به فرد دیگری نمی‌دهد.

و همان گونه که یکایک شما در دانش خداوند تنها هستید، یکایک شما در دانش خود از خداوند و دریافت خود از زمین تنها خواهید بود.

"پیامبر"

"جبران خلیل جبران"




س.ن1- عکس از اینستاگرام آقا معلم بیان، از جمله معلمان عاشق. 

س.ن 2- به تازگی‌ متوجه شدم آدم‌ها دو دسته هستند. یا معلم‌ هستند. یا نمی‌دونند که معلم هستند. پس روز همگی مبارک باشه. 

س.ن3 به طور خاص تبریک به چند تن از دوستان خوبم که کارشون و عشقشون همیشه معلمی است:

آقا معلم(مهرجان)

آقای سه نقطه

فاطمه خانم وبلاگ خانه من

آقا مهدی

امیدوارم هرجایی هستید سرتون سبز و دلتون شاد و همواره موفق و موید و مظفر و منصور باشید و دانش آموزاتون عاشقتون باشند. 

ویکی پدیای فارسی

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۱۰ ارديبهشت ۹۶
  • ۲۲ نظر

به شخصه در طول روز ممکنه چندین و چندبار از ویکی پدیا و مطالبش استفاده کنم. امروز به ذهنم رسید حالا که سیستم ویکی پدیا به صورت یک دانشنامه آزاد هست و مطالبش اغلب توسط کاربرهاش تولید می‌شه و حالا که اینقدر استفاده از ویکی پدیا بین کاربران فضای مجازی مرسوم شده جا داره از این پس نه تنها بعنوان یک خواننده بلکه بعنوان یک کاربر از این سایت استفاده کنیم. در واقع جا داره خودمون هم به گسترش این سایت کمک کنیم. چطوری؟ مثلاً اگر یک فیلم تازه می‌بینید یا یک کتاب جدید می‌خونید. همینطور که مطالب و اطلاعاتش رو داخل وبلاگ یا کانال‌هاتون قرار می‌دید توی ویکی پدیا هم منتشرش کنید.(هدف از این نوشتن‌ها مگه غیر از تولید محتوا و نشر اون مطلبه؟ هوم؟) کاری که نه تنها خرجی نداره بلکه مطمئن باشید شامل باقیات و صالحات هم می‌شه.


Earth Day

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۳ ارديبهشت ۹۶
  • ۱۶ نظر
"در ایران نیز همزمان با دیگر کشورهای جهان هفته زمین پاک از روز دوم اردیبهشت به مدت یک هفته در سراسر کشور برپا می‌شود و نخستین روز این هفته(دوم اردیبهشت ماه) به نام "روز زمین پاک" نامگذاری شده‌ است."
"خبرگزاری ایسنا"


البته که این روز هم روزی است مثل دیگر روزهای سال، ولیکن شاید فرصتی باشد برای بازنگری در وظایفی که ما نسبت به محیط زیست‌مان داریم. به همین دلیل به نظرم رسید کارهایی که در طول این هفته (و ایضاً دیگر ایام سال) می‌توانم به سادگی انجامشان دهم را فهرست کنم. و نتیجه شد فهرست زیر:

1- حواسم باشد زباله کمتری تولید کنم.
 
2- اگر قصد دارم به خرید بروم با خودم کیسه پلاستیکی به همراه ببرم تا نیاز نباشد از فروشنده کیسه پلاستیکی جدیدی بگیرم. ( کیسه های پلاستیکی یک بار مصرف نیستند!) قدیمترها یادم است مادربزرگ با یک زنبیل دست بافت به خرید می‌رفت. به نظرم استفاده از زنبیل‌های دست بافت هم برای خرید می‌تواند مفید باشد. چون هم مقاومتر هستند و هم نیاز کمتری به کیسه‌های پلاستیکی خواهید داشت.

3- اگر زباله‌ای بر روی زمین و در نزدیکی یک سطل زباله دیدم آنرا بردارم و درون سطل بیاندازم. و به این هم فکر نکنم که وااااییی مردم چه می‌گویند! وااااییی من یک مهندسم! وااییی فلان و بهمان. نه! من در ابتدا یک انسانم.
 
4-سعی کنم زباله‌هایی که قابل بازیافت هستند را از دیگر زباله‌ها جدا کنم.
 
5- تا جایی که می‌توانم کاغذ کمتری مصرف کنم، اگر قبضی را باید پرداخت کنم اینترنتی انجامش دهم. یا اگر از عابربانک پول برداشت می‌کنم دکمه‌ی "عدم دریافت قبض صورت حساب" را انتخاب کنم.
 
6- اگر قصد حمام کردن یا مسواک زدن دارم حواسم به حجم مصرفی آبم باشد. 

7- آگاهی بخشی به دیگران هم کمک بزرگی به محیط زیست است. در این روز سعی کنم اطرافیانم را نسبت به اهمیت محیط زیست آگاه‌تر کنم. (روش‌های مختلفی برای این کار وجود دارد، از دیدن یک مستند مثل مادرکشی، تا توضیح کلامی یا امر به معروف عملی.)

8- باغچه منزل‌مان را بیل بزنم و اگر برایم مقدور بود یک درخت دیگر در آن بکارم، یا آن را گل کاری کنم. 

9-  امروز را به جای اینکه از ماشین پدر استفاده کنم با دوچرخه بروم. هم فال است و هم تماشا.

مطمئن هستم که راه‌های بیشتری نیز برای کمک به محیط زیست هست. راهکارهایی که شاید به ظاهر خیلی کوچک به نظر برسند ولیکن اهمیت شان بیش از این‌هاست. به قول شاعر "قطره قطره جمع گردد وانگهی یوسف گمگشته باز آید به کنعان قند مخور!"

خلاصه کلام، حواسمان به محیطی که در آن زندگی می‌کنیم باشد و سعی کنیم امانت‌دار خوبی باشیم.

با سوزن چاه کندن رو باید یاد بگیرم

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۳۰ فروردين ۹۶
  • ۱۹ نظر

یکی از نصایح قدیمی پدربزرگم به ما نوه‌ها همیشه این بود که " هر کسی می‌تونه با کلنگ چاه بکنه، هنر اینه که با سوزن چاه بکنی!" 

این روزا معنی حرفش رو بهتر می‌فهمم. این روزها که درگیر زندگی هستیم و کمتر وقتی پیدا می‌کنیم که به علایق مون بپردازیم. یا کمتر وقت می‌کنیم کتاب بخونیم. یا حتی فیلم ببینیم! وقتایی که توی مترو هستیم، یا توی اتوبوس و تاکسی هستیم. یا استراحت‌های بعد از خوردن نهار و شام، وقتایی که اصطلاحاً بهشون می‌گیم وقت مرده، به این فکر می‌کنم که شاید بشه بهتر از این وقت‌های مرده استفاده کرد. 

شاید واقعاً بشه با سوزن چاه کند.

لااقل به امتحانش می‌ارزه.



حاشیه نویسی:

+فکر کنم الآن شادترین آدم روی زمین استاد شجریان باشه(به خاطر برد امشب رئال و هتریک رونالدو جلوی بایرن مونیخ)

ان شالله سلامتی کامل استاد. :))


اندراحوالات این تیغ تیغی‌های عجیب غریب

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۲۹ فروردين ۹۶
  • ۳۱ نظر

عکس چند کاکتوس را برایم فرستاده و می‌گوید هر کدام از اینها بین 100-700 هزار تومان قیمت دارند! 

به این فکر می‌کنم که اگر تمام وقتی که این سال‌ها در دانشگاه تلف کردم را گذاشته بودم و بذر این تیغ تیغی‌ها با اسامی عجیب غریب شان را کاشته بودم و فروخته بودم الآن یک فرزند دو ساله هم داشتم!



ماهیای کوچولو...

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۲۷ فروردين ۹۶
  • ۲۰ نظر

ماهیگیرای ژاپنی وقتی برای صید ماهی میرن، چندتایی هم ماهی بمبک می‌گیرن(بوشهری‌ها بهش میگن بمبک بر وزن اندک. اینکه ژاپنی‌ها چی می‌گن بهش رو نمی‌دونم)  و می‌ندازن توی آکواریومِ ماهی‌هایِ کوچولویی که صید کردن. بمبک، یک نوع ماهی بزرگ و شکارچیه که ماهی‌های کوچولو رو می‌خوره. نکته اینجاست که شاید بمبک‌ها یک تعدادی از ماهی‌های کوچولو رو بخورن ولی باعث می‌شن ماهی‌های باقی مونده دل مرده نباشن، حس زنده بودن بکنن و طعم تازگی و دریایی شون رو حفظ کنن. 

خوشی‌های زندگی هم مثل ماهی‌های کوچولوی دریا هستن و مشکلات مثل همین بمبک‌های سیاه. شاید بعضی خوشی‌هامون رو بگیرن. ولی باعث می‌شن خوشی‌های کوچولو کوچولوی دیگه‌مون طعم شیرین زندگی رو داشته باشن. تازه باشن، و طعم دریا رو بدن. 


به قول اون بنده خدا : "هر چیزی که تو رو نکشه مطمئناً قوی ترت می‌کنه."