۲۳۷ مطلب با موضوع «شعر نگاری» ثبت شده است

شعرنگاری-5

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۸ شهریور ۹۵

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی

دودم به سر برآمد زین آتش نهانی

ای بر در سرایت غوغای عشقبازان

همچون بر آب شیرین آشوب کاروانی

تو فارغی و عشقت بازیچه می‌نماید

تا خرمنت نسوزد احوال ما ندانی...

"سعدی جان"


+ آواز دیلمان با صدای استاد محمدرضا شجریان عزیز



شعرنگاری-1

شعرنگاری-2

شعرنگاری-3

شعرنگاری-4

شعرنگاری-4

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۸ شهریور ۹۵

جواب ناله مارا نمی دهد "دلبر"

خداکند که کسی "تحبس الدعا" نشود...


شعرنگاری-1

شعرنگاری-2

شعرنگاری-3


شعرنگاری-3

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۸ شهریور ۹۵
  • ۷ نظر


نشسته ام به امید دوباره دیدن ِ تو

در انتهای جهان فکر می کنم که دری ست...


پریده از وسط تنگ، ماهی کوچک

که فکر کرده که بیرون هوای خوب تری ست!

"فاطمه اختصاری"



+شعر درمان دردهای بی درمانه! به نظرم اینکه قدیمی ها گفتند "خنده بر هر درد بی درمان دواست" حرف بیخودیه! این شعره که بر هر درد بی درمان دواست! وگرنه آدمی که دلش گرفته چه میدانه خنده یعنی چه؟


++این شد سومی! دوتای قبل رو هم بخونید.

شعرنگاری-2

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۸ شهریور ۹۵

آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست

عالمی دیگر بباید ساخت وز نو عالمی...


#حافظ_جان


+نمیدونم تا شب چندتا پست شعر دیگه میزارم. عجالتا این شد دومی!


شعرنگاری

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۸ شهریور ۹۵

نشست، طرح بریزد، جهان درست کند

زمین درست کند، آسمان درست کند


ازاین  کمی بزند  تا   به آن  اضافه کند

ازاین خراب کند، تا  ازآن  درست کند


سرِکلاف ِ  بد و خوب را گره بزند

برای ِچنگ زدن ، ریسمان  درست کند


خیال داشت  که سنگ ِتمام بگذارد

که از خودش اثری جاودان درست کند


نگاه کرد وهرجا که اشتباهی دید

سپرد، زلزله  با یک  تکان  درست کند


به من رسید ، سرم را پر از هیاهو کرد

که برزخی وسط ِجسم وجان درست کند


هزار  پرسش ِمبهم  به جان من  انداخت

که موریانه ی شکّ و گمان  درست کند


نمی توانم ، دیگر چقدر صبر کنم

که باز ، زلزله ای ناگهان  درست کند


بچرخ، عقربه ی بمب ساعتی ! بگذار

تمام ِمسئله ها را  زمان، درست کند...


"سعیدحیدری"

به یاد استادمهدی اخوان ثالث

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۴ شهریور ۹۵
  • ۱۴ نظر

چهارم شهریور، به یاد روز درگذشت استاد مهدی اخوان ثالث. 

روحش شاد و یادش گرامی.

 

 


 

لینک دانلود شعرخوانی استاد

 

 

ما چون #دو_دریچه، رو به روی هم

آگاه ز هر بگو مگوی هم

هر روز سلام و پرسش و خنده

هر روز قرار روز آینده

عمر آیینه بهشت، اما ... آه

بیش از شب و روز ِ تیر و دی کوتاه

اکنون دل من شکسته و خسته ست

زیرا یکی از دریچه‌ها بسته ست

نه مهر فسون، نه ماه جادو کرد

نفرین به سفر، که هر چه کرد او کرد...

 

 

+ ضمن قرائت یک فاتحه برای شادی روح ایشان بهترین شعری که از استاد به یاد دارید رو بنویسید.

پیشاپیش تشکر.

++

‌‌تک بیت ثابت

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۳ شهریور ۹۵




این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است 

این جهان بی من مباش و آن جهان بی من مرو...

"مولانای جان"


شعرنگاری-طنز

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۱۵ مرداد ۹۵
  • ۱۹ نظر

بیت:

هرکه به من می رسد بوی قفس می دهد!

جز تو که پر میدهی تا بپرانی مرا!

لاادری همایونی



هرکه به من  می رسد بوی علف* می دهد

جز تو که نی میزنی تا بچرانی مرا!!

"تحریف از بز درون"


*زمان شاعر خدا بیامرز فقط علف صحرایی موجود بوده و قطعا منظور شاعر در اینجا همان علف صحراست.



+تک بیت های بی مخاطب به روز شد.

آدینه تون بخیر.


بعدنوشت: یک مورد رو نمی فهمم! به چی پست قبلی سه تا منفی دادید؟؟!! (موقت)