- آقاگل
- دوشنبه ۴ خرداد ۹۴
- ۲ نظر
در شگفتی جهان هستی همین را بس که اندک زمانی به بدن خود بیاندیشیم.
و به علم روز دنیا!
زیباترین و دشوارترین واکنش های شیمیایی و فرایندهای شیمیایی در بدن انسان در طول روز صورت می گیرد. آن هم در فشار یک اتمسفر!!! و دمای 37 درجه سانتیگراد!
این در حالی است که علم روز دنیا بر پایه انرژی بنا شده است و اکثر واکنش ها و فرایندهای شیمیایی در دماهای بیش از 100 درجه سانتیگراد و فشارهای بیش از 5 بار اتفاق می افتد!
فقط اندکی به این نظم بیاندیشیم، "افلا یتدبرون"؟
س.ن: تمام حرفم اینست خطاب به کسانی که یا خودشان را به سادگی زده اند یا واقعا اینقدر ساده اند! کسانی که داعیه مذاکره دارند با دیو جهانی تا کسانی که سنگ غواصان شهید را به سینه می زنند و خود...
بگزریم.
من خیبریم.
بچه خیبری ساکته داد نمیزنه.
میدونم بد موقعی برای قصه شنیدنه ولی من میخوام براتون یه قصه بگم . وقت زیادی ازتون نمی گیرم؛ یکی بود یکی نبود یه شهری بود خوش قد و بالا آدمایی داشت محکم و قرص . ایام، ایام جشن بود . جشن غیرت . همه تو اوج شادی بودن یهو یه غول حمله کرد به این جشن . اون غول، غول گشنه ای بود که میخواست کلی از این شهر رو ببلعه . همه نگران شدند . حرف افتاد با این غول چیکار کنیم . ما خمار جشنیم . بهتره سخت نگیریم. اما پیرِمراد جمع گفت باید تازه نفسا برن به جنگ غول . قرعه به نام جوونا افتاد . جوونایی که دوره ی کرکری شون بود رفتن به جنگ غول. غول، غول عجیبی بود . یه پاشو می زدی دو تا پا اضافه می کرد . دستاشو قطع می کردی چند تا سر اضافه می شد. خلاصه چه دردسر ... بلاخره دست و پای آقا غوله رو قطع کردن و خسته و زخمی برگشتن به شهرشون که دیدن پیرشون سفر کرده... بعضیا این جوونا رو یه طوری نگاشون می کردن که انگار غریبه می بینن . شایدم حق داشتن . آخه این جوونا مدتها دور از شهر با آقا غوله جنگیده بودن. جنگیدن با غول آدابی داشت که اونا بهش خو کرده بودن .دست و پنجه نرم کردن با غول صاف و زلالشون کرده بود . شده بودن عینهو اصحاب کهف . دیگه پولشون قیمت نداشت .اونایی که تونستن٬ خزیدن توی غار دلشون و اونایی هم که نتونستن مجبور به معامله شدند ...
هر که به من می رسد بوی علف می دهد/ جز تو که نی می زنی تا بچرانی مرا
"بز درون"
الهام گرفته از:
هر که به من می رسد بوی قفس می دهد/ جز تو که پر می دهی تا بپرانی مرا
تشکر از mhk
س.ن: گاه یک بیت شعر حال آدم را دگرگون می کند به تنهایی...
از دیروز حس و حال نوشتن و خواندن را از دست داده ام، حتی این سطور به دلم نمی نشیند و به زور می نویسمشان که رفع تکلیفی باشد و لاغیر.
باری، دو روزی که گذشت آبستن حوادثی بس شگرف بود که هر یک در جای خود طوماری را پر می توانست کرد، که از روی بی ذوقی نگارنده یک به یک ....( باز نتوانستم جمله را کامل کنم!!! درد این روزها.)
و باز ار روی بی دوقی فقط اشاره ای گذران بر هر یک خواهم داشت و خواهم گذشت:
1- برد پرسپولیس که به همه سرخ پوشان تبریک می گوییم و الحق بردی شیرین بود و جای داشت در ستایش جوانک این روز های پرسپولیس که در آخرین دقایق بازی از هوش رفت قلمی می زدیم!
2- هشت کثیف- داستان این روزهای تبریز که هر کسی قصد دارد از این آب گل آلود ماهی صید کند و رفتار به اصطلاح پوپولیستی دولتی ها و غیر دولتی هایمان. که الحق تنها می توان بدان نام کثیف را اطلاق داد و بس.
3- سخنرانی رهبر گرامی انقلاب، که الحق جوابی کوبنده و تاریخی بود بر برخی گزافه گویان. که جای داشت و جای دارد تفسیری و متنی درخور برایش بنویسم و حیف از این بی ذوقی!
4- یافت شدن پیکر مطهر شهیدان غواص جنگی به غایت ناجوانمردانه و شهیدانی که هرگز خونشان فراموش نمی شود که باز جای داشت در رابطه با ظالم و مظلوم جنگ قدیم و ظالم مظلوم جنگ جدید و تجاوزات غیر انسانی عربستان به یمن متنکی بنویسم و نشد.
5- اما جای خالی پست های فرهنگی را چگونه توان پر کرد بخصوص حلول ماه شعبان و میلاد سعید امام حسین (ع). اصطلاحا گویند چون سخنی کز دل بر نیاید قطعا بر دل دیگران هم نفوذی نخواهد داشت پس از نوشتن سر باز زدیم و هیچ نگفتیم که قطعا نتیجه عکس را در پی می داشت و از این روی تنها به تبریکی خشک و خالی اکتفا می کنیم.
6- و باز هزاران حرف ها که در دلم نگفته ماند....
س.ن: از این روی که متن فوق با نهایت دل سردی نگاشته شده اگر غلط املایی و یا نگارشی داشت بر ما خورده نگیرید و به جای آن " دعا کنید که حالمون خوب بشه تا حرفمون یه خورده مرغوب بشه"
به مناسب زادروز همایون شجریان عزیز این هفته پیشنهاد آهنگی رو اختصاص دادیم به اجرای متفاوت مرغ سحر همایون شجریان دوست داشتنی و گروه همنوازاد حصار.
موسیقی سنتی و فولکلور روح موسیقیایی جامعه است.
والبته به همین خاطر پیشنهاد این هفته یک روز زودتر ارائه شد.
باشد که مورد پسند دوستان واقع شود.
آیا نمی نگرید در نشانه های الهی، در زیبایی های طبیعت و نظم زیبای زندگی.
و باز با این حال شک می کنید به وجود خالقی یکتا؟
شیمی یعنی آهنگ زیبای زندگی
استاد گرام ساعت شش صبح امروز هنوز آفتاب جل و پلاس خود را پهن نکرده پیامکی نثار اینجانب نمودند با این مضمون:
"سلام.
لطفا امروز حهت ارسال یک نسخه پابان نامه خود اقدام نمایید!!!"
و پنج دقیقه بعد مجددا:
"سلام.
ببخشید پیامک به اشتباه ارسال شد."
و مجددا پنج دقیقه بعد:
" سلام.
لطفا جهت تحویل گرفتن برگه های میان ترم امروز اقدام نمایید!"
س.ن: کماکان منتظر پیامک های استاد گرام هستیم، خداوند امروز را به خیر بگذراند.