خوشبختانه در ایام کم حوصلگی چند وقت اخیر و روزهایی که زیاد حس و حال خواندن رمان و شعر و از این دست مطالب نبود، این کتاب به دستم رسید و البته که فقط اسم عادل فردوسی پور عزیز مرا بس بود تا به عظمت کتاب پی ببرم.
بسیار کتاب جالبی بود و روایتی متفاوت بود از دنیای فوتبالی، تقابل دو تیم آلمان غربی و شرقی. دیدار دو تیم هلند و آلمان( اشغال هلند توسط آلمان ها)، تیم های گلاسکو رنجرز اسکاتلند و سلتیک( دعوای مذهب پروتستان ها و کاتولیک ها) و یا استفاده جناب سیلویا برلوسکونی معروف از محبوبیت در تیم میلان جهت بدست آوردن پست نخست وزیری ایتالیا!!!
نگاه به فوتبال را باید تغییر داد و نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
و بعد مشاهده کردم که این تقابل از سال ها پیش در کشور خود ما نیز رخ داده است و همچنان این مسئله حائز اهمیت است. تقابل دو تیم پایتخت نشین استقلال( تاج سابق) که حمایت کامل حکومت آن زمان را داشت و پرسپولیس که یک تیم کارگری محسوب می شد و محبوب مردم بود (و این محبوبیت همچنان هم باقیست! طرفداران پرسپولیس هنوز هم بسیار بیشتر از استقلال است.) مثلا زمانی که پرسپولیس در سال 1352 تیم تاج را شیش بر صفر شکست می دهد در واقع این برد نود و نه درصدی مردم ستم دیده است بر یک درصد نظام سرمایه داری آن زمان! نماد برتری مظلوم بر ظالم! و همین نقطه سرآغازیست برای کری خواندن تاریخی دو باشگاه.
البته پس از گذشت چندین دهه دیگر شاهد اتفاقات فوتبالی از این دست نیستیم، شاید دیگر فوتبال جنگ نباشد اما همچنان عشقی بزرگ است در قلب طرفدارانش. تا جایی که عادل فردوسی پور در مقدمه همین کتاب می آورد:
"زندگی و دیگر هیچ، بخشی از عنوان کتاب مشهور اوریانا فالاچی است، معادل واژه زندگی در این نام زیبا برای من فوتبال است. فوتبال یعنی زندگی. روزی که یک اتفاق فوتبالی نیافتد، معنای یک روز نافرجام را دارد. انگار خورشید مثل همیشه غروب نمی کند."
بلی این است زندگی ما فوتبالی ها، مردمی عاشق که در بحبوحه درس و کار و مشکلات زندگی حتی اگر سنگ از آسمان ببارد قطعا بازی مثل یوونتوس-رئال دیشب و یا استقلال- پرسپولیس فردا را از دست نخواهد داد.