۲۳۷ مطلب با موضوع «شعر نگاری» ثبت شده است

در نگاهم تو فقط منظره‌ی دلخواهی...

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۱۷ دی ۹۵
  • ۲۹ نظر


پشت هر پنجره باشم، نظرم خیره به تو ست

در نگاهم تو فقط منظره‌ی دلخواهی...

بخند! گرچه تو با خنده هم غم‌انگیزی...

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۱۶ دی ۹۵
  • ۳۳ نظر



هنوز غصه خود را به خنده پنهان کن

بخند! گرچه تو با خنده هم غم‌انگیزی...


پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‌کند...

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۱۴ دی ۹۵
  • ۱۵ نظر


من، پیرِ سال و ماه نیَم، 

یار بی وفاست...

بر من چو عمر می‌گذرد،

پیر از آن شدم ...


+بشنوید: پیری از زنده یاد عارف؛

 با تشکر فراوان از واران و این پیشنهاد خوب. 


  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۱۳ دی ۹۵

نتیجه تصویری برای فیلم اصحاب کهف


تفاوت من و اصحاب کهف در این بود

که سکه های من از ابتدا رواج نداشت...

"فاضل جان نظری"

ندیدی ماه تاب امشب چه زیباست...

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۳ دی ۹۵



+امان از این  تصنیف و صدای همایون‌جان شجریان امان...

+تک بیت‌های بی مخاطب رو که فراموش نکردید؟ به روز شد.

+عکس همین شب‌های پیش :)

خانه ام ابری است...

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۲۹ آذر ۹۵

ناودان‌ها شر شر باران بی‌صبری است 

آسمان بی‌حوصله ، حجم هوا ابری است 

کفش‌هایی منتظر در چارچوب در 

کوله باری مختصر لبریز بی صبری است

پشت شیشه می‌تپد پیشانی یک مرد

در تب دردی که مثل زندگی جبری است 

و سرانگشتی به روی شیشه‌های مات 

بار دیگر می‌نویسد : " خانه‌ام ابری است "

"قیصر"




به رسم صبر ، باید مَرد آهش را نگه دارد

اگر مرد است، بغض گاهگاهش را نگه دارد...

سجاد سامانی

التزام شتر و حجره در هر مصرع!

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۱۹ آذر ۹۵
  • ۱۷ نظر

اندر بیانات مالکیت معنوی بیان، تا به امروز فکر می‌کردم که کاربرد خاصی نداشته و تنها استفاده مفیدش این هست که شما را مطلع می‌کند که شخصی(که مشخص هم نیست چه شخصی!) در فلان ساعت آمده و فلان مطلب شما را کپی نموده! و بعد هم رفته است. باری، همین عصر امشب بود که دست بر قضا هوس کردم سری به این قسمت بزنم.

 اولین مورد شعری بود از یک پست قدیمی. از زمان‌هایی که اینجا پرنده هم پر نمی‌زد!  شعری که از هلالی جغتایی بوده. و اول بار فکر می‌کنم در کتاب از صبا تا نیما دیده باشمش. قضیه از این قرار است که جناب هلالی ظاهرا با شخصی کل می‌ندازد که شعری بگوید و در همه مصرعات آن کلمات "شتر" و "حجره" را به کار ببرد. این شعر نتیجه تلاش هلالی است. و عجیب‌تر اینکه هیچ یک از ابیات این شعر مشابه یکدیگر نیست. 



شتر کشیدی اگر بار دل ز حجره تن

شدی نزار شتر زیر بار حجره من

شتر بباد رود، حجره نیز خاک شود

گرت شتر بود از سنگ و حجره از آهن


اجل بحجره گیتی عجب شتر جا نیست!

که محمل شتر اوست حجره های بدن

بحجره و شتر ارکان دین چو قایم نیست

قوائم شتر و رخت حجره را بشکن


شتر بحجره بران تا در مدینه، که هست

در آن زمین شتر و حجره رسول زمن

ز حجره و شتر آن جناب منفلعست

کلیم با شتر طور و حجره ایمن


ز دیده زد شتر تو قدم بحجره دل

کزان لبان شتر حجره مراست لبن

سرشک لعل که زد اشترت بحجره چشم

ز حجره داد بمن صد شتر عقیق یمن


بحجره بس که دلم بر شتر زند آتش

شتر بحجره نماید، چو شعله در گلخن

بحجره هیمه ندارم جز استخوان شتر

شتر بحجره جان آورم، دهم روغن

شتر دلم من اگر نه مراست حجره طبل

ز حجره ام شتران بار برده از همه فن

چه معدنست شتر حجره ام؟ که از نظمش

بحجره ها شتران میبرند در عدن


شتر نه هم ملخست و نه حجره خانه مور

شتر چو قصر بهشتست و حجره چون گلشن

خوش آنکه در طلب حجره و شتربانش

روان شود شتر روح ما ز حجره تن

شکاف حجره من چیست؟ چون دهان شتر

بقصد من چو شتر حجره باز کرده دهن

اگر نهد شترش رو بحجره‌ام شب تار

شود چو چشم شتر حجره دلم روشن

ز حجره ام شترش چون بخار قانع شد

بحجره خار شتر خوشتر آید از گلخن

بیمن احمد و اوصاف حجره و شترش

هزار بار شتر حجره می‌توان گفتن

بیاد حجره او بار بر شتر بندم

شتر کنیم ز تابوت و حجره از مدفن

هلالی، از شتر و حجره اش سخن تا کی؟

شتر بحجره مقصود کی رسد بسخن؟

همیشه تا شتر ابر گرد حجره گل

بحجرههای افق چون شتر کند مسکن

فلک پی شتر و حجره باد از سر مهر

بحجره شتر از رشته‌های مهر رسن


"هلالی جغتایی"


+ کف جفت پا را چسبانیده‌ام به بخاری و فکر می کنم سپاس خدای را عز وجل که پست قبل مشاعره بود و لازم نیست کامنت‌ها را جواب دهم! صد و اندی کامنت ثبت شد. مشاعره خیلی خیلی خوب و دلچسبی بود. تشکر از همه دوستانی که همراهی کردید. :)


+ پنت هاوس جان کاهگلی که دعوتمان کرد به صندلی داغ، یکی از سوال‌ها این بود "آهنگ مورد علاقه؟" جوابمان تصنیف طفیل عشق بود. که غزلی است از حافظ، و توسط بچه های دانشگاه کاشان تنظیم و اجرا شده بود. خانم زیزیگولو فرمودند که به اشتراک بگذارید تا ما نیز بشنویم:


تصنیف طفیل عشق از دوستان اهل هنر دانشگاه کاشان در دستگاه ماهور،بشنوید

(خدا رحمت کند استاد محمدرضا لطفی عزیز را، کنسرت بچه‌ها همزمان شد با فوت استاد. یادش گرامی.)




دریافت


مشاعره با تصویر آواتار :)

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۱۷ آذر ۹۵
  • ۱۰۶ نظر

قرض از مزاحمت اینکه حس کردم شب طولانی در پیشه! و بدی شب های طولانی اینه که آدم حوصله‌ش سر میره! گفتم چکار کنم؟ به ذهنم رسید که بیاید مشاعره. ^_^

چه نوع مشاعره‌ای؟ 

این شکلی که تصویر آواتار نفر آخری که کامنت گذاشته‌ رو مشاهده کنید. و در وصفش شعر بگید. و بعد نفر بعدی که میاد آواتار شمارو می‌بینه و در وصف تصویر آواتار شما شعر می‌گه. و همینطوری ادامه دار....

هیچ محدودیتی هم در تعداد دفعات شرکت نیست. 

و اینکه اگه اسم شاعر رو هم در ذهن دارید ذکر کنید.





مثلا این تصویر آخرین کامنت بنده است.(هنوزم جواب ندادم خدا منو ببخشه:دی) تصویر آواتار مشخصه و بنده در وصفش این شعر به ذهنم اومد(طبیعتا سرچ کردم. وگرنه قرار نیست همه شعرارو حفظ باشیما. پس نگین من شعر بلد نیستم و اینا:دی) :


هر کسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست

اینکه در آیینه گیسو می‌گشایی بهتر است

#فاضل_نظری