۵۰ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

تذکرة الأولیاء-یک

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۵ ارديبهشت ۹۴
  • ۲ نظر

" نقل است که یکی پیش صادق آمد و گفت: خدای را به من بنمای.

گفت: آخر نشنیده ای که موسی را گفتند لن ترانی. گفت: آری! اما این ملّّّت محمّد است که یکی فریاد می‌کند رای قلبی ربی، دیگری نعره می‌زند که لم اعبد رباً لم ارة.

صادق گفت: او را ببندید و در دجله اندازید. او را ببستند و در دجله انداختند. آب او را فروبرد. باز برانداخت. گفت: یا ابن رسول الله!الغیاث، الغیاث.

صادق گفت: ای آب! فرو برش.

فرو برد، باز آورد. گفت! یابن رسول الله! الغیاث، الغیاث.

گفت: فرو بر.

همچنین چند کرت آب را می‌گفت که فرو بر، فرو می‌برد. چون برمی آورد می‌گفت: یاابن رسول الله! الغیاث، الغیاث. چون از همه نومید شد و وجودش همه غرق شد و امید از خلایق منقطع کرد این نوبت که آب او را برآورد گفت: الهی الغیاث، الغیاث.

صادق گفت: او را برآرید.

برآوردند و ساعتی بگذشت تا باز قرار آمد. پس گفت: حق را بدیدی.

گفت: تا دست در غیری می‌زدم در حجاب می‌بودم. چون به کلی پناه بدو بردم و مضطر شدم روزنه ای در درون دلم گشاده شد؛ آنجا فرونگریستم. آنچه می‌جستم بدیدم و تا اضطرار نبود آن نبود که امن یجیب المضطر اذا دعاه.

صادق گفت: تا صادق می‌گفتی کاذب بودی. اکنون آن روزنه را نگاه دارد که جهان خدای بدانجا فروست.

و گفت: هر که گوید خدای بر چیزست یا در چیزست و یا از چیزست او کافر بود.

و گفت: هرآن معصیت بنده را به حق نزدیک گرداند که اول آن ترس بود و آخر آن عذر.

و گفت: هر آن طاعت که اول آن امن بود و آخر آن عجب آن طاعت بنده را ا زخدای دور گرداند مطیع با عجب عاصی است وعاصی با عذر مطیع زیرا که در این معنی بنده را به حق نزدیک گرداند "


.

س.ن: متن فوق به مدد یکی از دوستان حاصل آمد.

خداوند حفظشان گرداند.

آمین.

ای خدا شرمنده‌ام از کثرت احسان تو

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۵ ارديبهشت ۹۴
  • ۱ نظر


  چه بسیارند نعمت های خداوندی که دیده نمی شوند.




ای خدا شرمنده‌ام از کثرت احسان تو

شرم بر شرمم فزاید چون کنم عصیان تو

گر ببخشائی گناهان مرا از فضل خود

آب گردم از خجالت بر در غفران تو

ور حساب من کنی ای وای من ای وای من

کی تن و جان من آرد طاقت نیران تو

گاه گویم شاید این ذره نیاید در حساب

چون کنم با ذره دارد کار در استان تو

هرچه هستم از توام بهر توام ای بی‌نیاز

مظهر قهر توام یا مظهر غفران تو

هرچه دارم از تو دارم خود چه دارم هیچ هیچ

نسیتم من جز بدی مستغرق احسان تو

 فیض را حد ثنایت نیست معذورش بدار

کیست او یا چیست او تا دم زند در شان تو

کی توان از عهدهٔ شکر تو بیرون آمدن

شکر نعمت نعمتی دیگر بود از خوان تو

 "فیض کاشانی"


دست به دست مدعی شانه به شانه می روی

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۴ ارديبهشت ۹۴
  • ۰ نظر

دست به دست مدعی شانه به شانه می روی
آه که با رقیب من جانب خانه می روی
بی خبر از کنار من ای نفس سپیده دم
گرم تر از شراره ی آه شبانه می روی
من به زبان اشک خود می دهمت سلام و تو
بر سر آتش دلم همچو زبانه می روی
در نگه نیاز من موج امید ها تویی
وه که چه مست و بی خبر سوی کرانه می روی
گردش جام چشم تو هیچ به کام ما نشد
تا به مراد مدعی همچو زمانه می روی
حال که داستان من بهر تو شد فسانه ای
باز بگو به خواب خوش با چه فسانه می روی؟

"استاد شفیعی کدکنی"

با صدای سینا سرلک

آموزش تبدیل فایل pdf به word بدون نیاز به نرم افزار

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۴ ارديبهشت ۹۴
  • ۲ نظر

یکی از مشکلاتی که همیشه با اون درگیرم کار با نرم افزارهای pdf و word بوده و هست. و یکی از اساسی ترین مشکل ها کپی کردن یک متن فارسی از pdf به word بود که گاه انجام می شد و گاه بسیار آزار دهنده بود.

بعد مدت ها امروز موفق شدم بر این قضیه فائق بیام و گفتم چه خوب که آدم چیزهایی که یاد میگیره رو با بقیه هم به اشتراک بزاره.

نتیجتا اینکه اگر کارهای زیر رو به ترتیب انجام بدید موفقیت شما تضمین شده است در این فرایند.

در windows8 کافیست ابندا عبارتassoc را جستجو کنید(طبیعتا در محیط سرچ ویندوز). 


خب همین طور که می بینید در صفحه مورد نظر فرمت های مختلفی قابل مشاهده است، فرمت pdf را پیدا کنید. سپس بر روی گزینه change program بالای صفحه کلیک کنید.

گزینه پیش فرض برای فرمت pdf معمولا نرم افزار nitro pdf یا acrobat reader هست. کافیست حالت پیش فرض را به google croom تبدیل کنید.

حال چنانچه فایل pdf را باز کنید به صورت یک صفحه اینترنتی ظاهر می شود که به راحتی می توان متون آن را کپی و در جای دیگر پیست کرد(یا به قول فرهنگستان چسباند.)


نوید یک روز خوب

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۴ ارديبهشت ۹۴
  • ۱ نظر

اینکه صبح جمعه با صدای جیک جیک گنجشکانی بیدار بشی که تا میانه اتاقت پیشروی کردند. یعنی به خودی خود روز خوبیه.

و پایانیست روشن در سیاهی و تیرگی یک پنجشنبه لعنتی.

و تو باید یک روز خوب رو شروع کنی 

و شاه بیت:

ثوابت باشد ای دارای خرمن

اگر رحمی کنی بر جوجه چینی

 منظور از خرمن توده نان خشک وسط اتاق ما و خوشه چین همان جوجه چین های صبح جمعه اند!

خدایا دمت گرم.

خدایا خود دونی چمه آمین.

باز یه هوا دلم گرفته امروز

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۳ ارديبهشت ۹۴
  • ۱ نظر

بعضی  روزها هست از سر استیصال نمیدونی باید چه کرد، سخت دلت میگیره و ول نمیکنه هر کاری میکنی هم این گرفتگی برطرف نمیشه که نمیشه. آهنگ فیلم بیرون رفتن و آخرین حربه دعای کمیل( اگه ریا نشه) اما باز فایده نداره که نداره که نداره.

بعد میای شروع کنی یچیزی بنویسی یا چیزی بخونی یا یه کاری بکنی باز فایده نداره که نداره که نداره.

درنهایت میمونه یکار، بشینی دراز بکشی تو تخت بی تفاوت چشماتو بدوزی به سقف اتاق و ثانیه هارو رها کنی تا بگذرند از مقابلت، بلکه از روی  خستگی خوابت بگیره و تموم بشه این روز لعنتی.


باز یه هوا دلم گرفته امروز         جون شما دلم گرفته امروز

راست و حسینی ش نمی دونم چرا             بِینی و بیِنی ش نمی دونم چرا

فرقی نداره دیگه شهر و روستا        حال نمی دن مثل قدیما دوستا

....

وصف الحال

فال دیوان زرویی نصر آباد!!!

لیلة الرغائب

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۳ ارديبهشت ۹۴
  • ۱ نظر

 شب لیلة الرغائب است و به این می اندیشم که چگونه ممکن است برآورده شدن آرزویم؟

وقتی که دیگر نیستی تا در آغوشت گیرم و صورتت را غرق بوسه کنم. که جز اینم آرزویی نیست.

وقتی که ناچارم دلخوش باشم به چند قطعه عکس و هزاران خاطره که باز از جلوی چشمانم رژه خواهند رفت و خوبی ناتمامت را به رخم خواهند کشید، و باز اشک هایی که باورم نمی شود.

خداوندا .....!

"چه بگویم که زاحوال دلم با خبری..."


و باز به این می اندیشم که چطور این شب با پنجشنبه پیوند خورده است؟

و من از این غروب می ترسم.

 

به مناسبت روز زمین

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۲ ارديبهشت ۹۴
  • ۲ نظر

در کسوت یک مهندس شیمی و با توجه به گرایشمان ( صرفا جهت ریا صد درصد!!!) به قول سیاسیون احساس وظیفه نمودیم که در صحنه باشیم و بیانیه ای در راستای این روز صادر کنیم.

بسمه تعالی

دوستان گرامی زمین را باید پاس داشت و در راستای اصلاحش کوشید. زمین مطعلق به خود ماست ( به قول جواد عزیز زمین واس ماست یعنی کلش ماس ماس!) به همین دلیل راهکارهای زیر را پیشنهاد می نمایم بلکه خوش آید اهالی زمین را:

1-       زمین متعلق به خود شماست، حق دارید هرکاری که صلاح دانستید در آن انجام دهید، میخواهید آن را پر از زباله گردانید یا نه پر از درخت! زیاد تفاوتی نمی کند و عملا فرایند پر کردن مهم هست و لاغیر!

2-       مانند گوگل عزیز می توانید چندروزی لوگو و یا عکس پروفایل های خود را به شکل زمین در بیاورید ییا حداقل عکسی سلفی تهیه نمایید و بنویسید من و زمین یهویی و در فضای مجازی باز نشر دهید.

3-       دوستان علاقه مند به ادبیات روزانه به پشتوانه این روز زمین می توانند اقدام به انتشار ابیاتی همچون  :

وزیر شاهنشان خواجهٔ زمین و زمان

که خرم است بدو حال انسی و جانی

 

ز سم ستوران در آن پهن دشت

زمین شد شش و آسمان گشت هشت

    بنمایند.

4-       همچنین دوستانی که یهویی علاقه وافری به ادبیات پیدا می کنند ( همچون تب سعدی زدگی!) می توانند با مراجعه به کتاب زمین شناسی و باز کردن آن سطوری از این کتاب گران قیمت را بازنشر دهند!

5-       پدیده زمین خواری در این روز بسیار سفارش شده و فضایل بسیاری برای آن ذکر شده است پس بیکار نمانید و تکه زمینی که باب میلتان باشد انتخاب نموده و اقدام به خردایش آن کنید.

6-       و در این روز همچنین میتوانید دست زن و زندگی! را گرفته و به دامن در و دشت بروید و تفریحات بسیار کنید( و دهن زمین را به طور اکمل سرویس نمایید البته.)

دیگر سفارشی نداریم، باشد که با همین چند پند و نکته رستگار شوید.

"ایامکم سعیدا الطافکم مزیدا"

آقاگل

2-2-94