۴۷۹ مطلب با موضوع «خودنوشت‌ نگاری» ثبت شده است

باز دوباره دو شد....

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۱ شهریور ۹۴
  • ۱۲ نظر

یک تکست آهنگ بود از محمد نوری عزیز، با یک صدای بم میخوند:

باز دوباره صبح شد من هنوز بیدارم....

شرح حال زندگی جغدوار این روزهای ماست!!!!

تا دیر نشده روز پزشک را هم به پزشکان مسئولیت پذیر تبریک عرض می کنیم. وآروز می کنیم ای کاش روزی برسد که پزشکان برای هر بیماری قرص اعصاب تجویز نکنند!!!!!

.

س.ن: ممنونم از همه دوستانی که لطف دارند به بنده حقیر و شرمنده روی دوستان .....

دعایمان کنید کار حضرت لبتاب همایون نشان ختم به خیر شود! و بار دگر چرخش برایمان بچرخد.

دعایمان کنید خودمان نیز از این بار محنت افزا خلاصی پیدا کنیم.

دعاگوی همه تان هستیم و به یادتان.

ما نبودیم هم نبودیم بلخره کسی خواهد بود که بیاید و حرف حساب بزند برایتان.

"آقاگل"

اول شهریور

لوکیشن زیر پتو

هشتک زندگی جغدوار

هشتک لعنت به ویروس

هشتک خسته ایم!

 

 

 


س.ن2: همینجور حوس/هوس؟ کردیم بازنشر دهیم!!!!!
ببینید و لذت ببرید

 

 

س.ن3:

هشتگ ما برگشتیم.

هشتگ لبتاب همایونی برگشت.

هشتگ ممنون از دعاهایتان.

هشتگ موفق باشید

مرا نیز نیم نگاهی....

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۲۷ مرداد ۹۴
  • ۹ نظر

خدایا

امشب گلویم دارد از بغض می‌ترکد
نه این طرف‌ها آپاراتی هست
و نه گلوی زاپاس دارم!
به دادم برس....

خدایا

 خب خودت که می دونی!
من آدمم!
اندازه‌ی خودم به من درد بده
نه اندازه‌ی خودت!

خدایا

 انصاف داشته باش!

من از اختیارهایم می‌ترسم

فردا، پس‌فردا، خودت به خاطر همه‌ی آن‌ها
یقه‌ام را می‌گیری و بعد.... هییییی

خدایا 

غلط کردم!
مرا ببخش که بعضی وقت‌ها با تو
شبیه کت و شلوار پلوخوری رفتار کرده‌ام!

خدایا
هنر یعنی
وقتی نمی‌شود
و نمی‌توانیم بگوییم «خدا را شکر»
بگوییم «خدا را شکر»…
و من ای کاش قدرت هنر مند بودن را داشته باشم، ای کاش....

خدایا

 صدام رو می شنوی؟!
اگر دوستم داری، کمکم کن
و اگر دوستم نداری، خب باز هم کمکم کن! جز تو که کسی در اطرافم نیست!

خدایا
کاش مثل «میتی کومون»
یک علامت مامور مخصوص حاکم بزرگ
به ما می‌دادی  

هر وقت لازم شد ثابت کنم من بنده توام و نه بنده کس دیگری.


خدایا آخرش در یک جمله :

خدایا خودت دونی چمه؟! ....

آمین برادر من!


س.ن: اقتباس از کتاب چوپان معاصر - رضا احسان پور

فقر ، آزادی و چند نکته باریک تر از مو

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۲۵ مرداد ۹۴
  • ۵ نظر

فقر ، ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ " ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ " ﺍﺳﺖ
ﻭﻟــﯽ ﺁﻥ ﭼﯿﺰ
ﭘــﻮﻝ ﻧﯿﺴﺖ
ﻃـﻼ ﻭ ﻏـﺬﺍ ﻧﯿﺴﺖ
ﻓــﻘــﺮ، ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﻓــﻘــﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﺮﺩ ﻭ ﺧــﺎﮐﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﮐـﺘـﺎﺑﻬﺎﯼ
ﻓﺮﻭﺵ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﮐﺘﺎﺑﻔﺮﻭﺷﯽ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﺪ
ﻓــﻘــﺮ، ﭘﻮﺳﺖ ﻣـﻮﺯﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘـﻨـﺠﺮﻩ ﯾﮏ
ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﺑﻪ ﺧـﯿـﺎﺑﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ
ﻓــﻘــﺮ، ﺷﺐ ﺭﺍ " ﺑﯽ ﻏـﺬﺍ " ﺳﺮﮐﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﻓــﻘــﺮ، ﺭﻭﺯ ﺭﺍ " ﺑﯽ ﺍﻧـﺪﯾـﺸـﻪ " ﺑﻪ ﺳﺮ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺳﺖ ".
دکتر شریعتی





و آزادی:

آزادی ، چیزی را نداشتن است.

اما آن چیز، آزادی جنسیتی نیست.

آزادی، لباس نیست.

آزادی، سخن بیهوده راندن نیست

آزادی، همان نداشتن فقر است.

آزادی، یعنی آزاد بیاندیشی.

آزادی، یعنی اندیشه صحیح...

و اندیشه صحیح اندیشه ای است که مبتنی بر استدلال باشد، و نه بر پایه موهومات و جار و جیر و پروپاگانداها....



:(

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۲۵ مرداد ۹۴
  • ۸ نظر


خدا نسیب ( شاید هم نثیب؟ یا نصیب!) گرگ بیابون نکنه...

باری، پای این لبتاب همایونیمان نشسته بودیم که به یک باره دنیا برای لبتاب گرامی آبی و برای بنده حقیر به کلی تیره و تار شد...

لعنت بر هرچه کامپیوتر و دنیای صفر و یکی است....

از صفر و یک ملولم و چرتکه ام آرزوست....

خوش به حال دوران قدیم.

روزها با خودم کلنجار می روم که ای کاش می شد حتی یک گوش نداشت و در دوران میرزا کوچک خان بود....

سوار بر یک مادیون سپید و تفنگی دسته نقره....

تفنگ دسته نقرم را فروختم

برا یارم قبای ترمه دوختم...

فرستادم برایش پست فرستاد.....

تفنگ دسته نقره داد و بی داد....

..

یا این:

چهار سوار از تنگ در اومد چهار تفنگ بر دوش....


س.ن: مقطعیه خوب می شم می دونم! روزایی که اعصاب ندارم شر و ور زیاد می گم خدا به داد اطرافیانم برسه.!!!

بیابید سن پرتغال فروش را...

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۲۳ مرداد ۹۴
  • ۷ نظر


* شصت هکتار از جنگل های بلوط بویراحمد در آتش سوختند....

"خبرگزاری ایسنا"



* آمار تکان دهنده قلیان کشی تهرانی ها: روزانه 200 تن چوب برای ذغال قلیان تهرانی ها نابود می شود

" خبرگزاری ایسنا بازهم"



* آقاگل: بیابید سن پرتغال فروش را....

آقاگل حذف است....

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۲۱ مرداد ۹۴
  • ۷ نظر

همه چیز از یک لحظه ناب شروع شد.

لحظه ای که پیشینیان آن را بدایه گفته اند و جمله اندیشمندان بر این باوراند که این لحظه را انفجاری بود مهیب به نام بیگ بنگ! و بیگ بنگ بر گرفته از واژه ایست بومی و محلی از زبان کودکان کوی و برزن  که بی خود از خود فریاد می زنند بنگ بنگ!!!

و این بچگکان را آینه ی تمام نمای زندگی دانسته اند و شاعری هندی در همین باب گفته است هر کودکی که متولد شود نشان آن است که خدای هنوز از انسان نا امید نشده است!

و انسان ها که یک به یک شهروند این دنیا می شوند و می آیند و دمی بدین دنیا می مانند و باز می روند که گفته اند دنیا جهانی است گزرا و اصولا همین دو روزه! ( منباب این دو روز بحث بسیار است و مجال کوتاه...!)

  گروهی از علما این دنیا را یک شوخی مستهجن دانسته اند و گروهی دیگر بر این قول اند که دنیا یک بازی است! و آن را بازی روزگار می نامند. و بازی روزگار را خداییست دادگر که رای به مساوات همی دهد. 

باری، باز گردیم به اصل بحث. همه چیز از یک لحظه شروع شد و به یک لحظه ختم خواهد شد که جملگی از اوست و به سوی او بازخواهد گشت!

و یک به یک این آدمیان از این کره خاکی رخت بر بسته و حذف همی خواهند شد! و بسوی او خواهند شتافت...

و دیری نپاید که روزکی از راه برسد و ندایی در سراسر عالم پیچیدن گیرد که ای عالمیان "آقاگل حذف است!!! "

بماند که گوش نامحرم نباشد جای خالی سروش....!

.

س.ن: پس از چند روزی پر دردسر روزکی چند به استراحت گذرانیدیم.

گزارشی خدمت حضرت استادی فرستادیم که امید است مورد قبول ایشان واقع گردد.

خدا خودش به خیر کناد....

درد زایمان

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۱۹ مرداد ۹۴
  • ۹ نظر

وقتی پنج بار مطلبی رو به اندازه هفت هشت خط اامه بدی و دست آخر با یک کنترل سی و دلیت حذفش کنی یعنی موقعش نیست که بنویسی. یعنی هنوز موقع زایمانش نرسیده.

یعنی باید درد آبستن بودن رو تحمل کنی و صبر کنی که موقع زایمانش برسه....

همین.

"این روزهای لعنتی"



شهیدان...

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۱۸ مرداد ۹۴
  • ۶ نظر

عکس شهدا را می بینیم

                            

                                    و عکس شهدا عمل می کنیم...


                                                                                         خوبان همه رفتند....


تشییع شهدای غواص سمیرم