- آقاگل
- يكشنبه ۲۱ خرداد ۹۶
- ۱۴ نظر
نقل است که او را بر کسی مالی بود و در محلت آن شخص شاگردی از آن امام وفات کرد. امام به نماز او رفت. آفتابی عظیم بود و در آن جا هیچ سایه نبود الا دیواری که از آن مرد بود که مال به امام میبایست داد. مردمان گفتند: در این سایه ساعتی بنشین.
گفت:
مرا برصاحب این دیوار مالی است. روا نباشد که از دیوار او تمتعی به من رسد. که پیغمبر فرموده است کل قرض جر منفعه فهو ربوا. اگر منفعتی گیرم ربا باشد.
*****
نقل است که روزی میگذشت. کودکی را دید که در گل مانده بود.
گفت: گوش دار تا نیفتی.
کودک گفت: افتادن من سهل است. اگر بیفتم تنها باشم. اما تو گوش دار که اگر پای تو بلغزد همه مسلمانان که از پس تو درآیند بلغزند و برخاستن همه دشوار بود.
امام از حذاقت آن کودک عجب آمد و در حال بگریست و با اصحاب گفت: زینهار اگر شما را در مسئلهای چیزی ظاهر شود و دلیلی روشنتر نماید، در آن متابعت من مکنید.
تذکرةالأولیاء
ذکر امام ابوحنیفه رضی الله عنه
مناجات رمضانیه
خدایا!
کاش بیمارستانها
بخش کودکان سرطانی نداشت...
همین.
#بیت
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد...
س.ن:
دایره روابط اجتماعی اشخاص چیزی است شبیه مدل اتمی کوانتومی. که فرد در مرکزیت نقش هسته را دارد و دوستان و آشنایان در نقش الکترونها هستند. الکترونها(دوستان و آشنایان) در لایههای الکترون-ظرفیتی متفاوت قرار میگیرند و هرچه روابط دوستانه صمیمیت بیشتری را شامل شود به هسته نزدیکتر خواهند بود. و هرچه این صمیمیت کمتر باشد در حلقههای الکترونی بعدی قرار خواهند گرفت. تعداد الکترونهایی که در حلقههای اول و دوم قرار میگیرند بسیار کمتر از الکترونهایی است که در حلقههای بعدی خواهند بود. باری، همه اینها را گفتم تا برسم به این نکته، در نهایت ادب و احترام و در اوج صمیمیت قصد دارم این پست را تقدیم کنم به سه تن از دوستانم که در این مدل اتمی در مجاورت هسته قرار میگیرند و طی این سالها صمیمیتی خاص با آنها داشته و دارم( و خواهم داشت به لطف خدا.) یک مترسک خوش قلب، علی آقای گوهری عزیز، و گندوم بانوی شیرازی الاصل مهربان.