۴۷۹ مطلب با موضوع «خودنوشت‌ نگاری» ثبت شده است

همراه اول و شرکا-2

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۱۸ بهمن ۹۳
  • ۱ نظر

هموراه اول پیامک داده:

"مسابقه بی سابقه به مناسبت دهه فجر. جایزه بیست و دو سکه به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی.

سوال:

امام در چه روزی وارد ایران شد؟

1- هفت بهمن

2- 12 بهمن

3-راهنمایی

4-سوال بعدی!

هزینه هر پیام صد تومن"

علاقه مند شدم ببینم سوال های بعدش چی میتونه باشه!!!

" انقلاب ایران در چه روزی به پیروزی رسید؟

1- بیست و دو بهمن

2- بیست و دو اسفند

3-راهنمایی

4- سوال بعد"

دیگه ادامه ندادم اما احتمالا دیگر سوالات بدین گونه خواهد بود

" بیست و دو بهمن چه روزیست؟

1-روز پیروزی انقلاب اسلامی

2- بیست و سه بهمن

..."

"امام خمینی (ره) که بود؟

1- رهبر انقلاب ایران

2- گزینه اول صحیح است.

..."

" خر چیست؟

2- خر کسیست که در مسابقه ما شرکت کند

2- شما

..."

"چه کسانی تنهایند؟

1- شما

2- ایرانسلی های بدبخت بیشعور خاک برسرتان کنم بیاید همراه اول بخرید جایزه ببرید تنها نباشید!!!"

کمدی افتتاح

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۱۶ بهمن ۹۳
  • ۰ نظر

در باب افتتاحیات یا بهتر بگویم فتوحیات این روزهای مسئولین گرام چندین سوال و شبهه سخت مطرح است، فلذا از این دوستان یا دوستان دولت دوستشان درخواست داریم ما را از این گمراهیی و چاه ظلمانی نجات دهند.

1-اصولا نماد چیست، نمادین به چه معناست و افتتاح نمادین به چه گویند؟

2- رمز برنامه ریزی دقیقشان در چیست؟ که هرسال دقیقا در همین ایام طرح هایشان به اتمام می رسد؟

3- چرا با افتتاح این همه طرح جدید باز در کشور جوانان بی کارند؟ آیا بهتر نیست جوانان را افتتاح کنند؟ تا طرخ ها بی کار بمانند؟ شاید باطری را اشتباه کار گذاشته اند!!!

4- آیا بین کلمه افتتاح و افتضاح قرابت معنایی خاصی در عوالم ریاست و کیاست و سیاست نهفته است؟( یکی از همین دوستان دولت دوست می گفت افتتاح طرح نیمه تمام را اصطلاحا افتضاح گویند!!! گناهش پای خودش)

5- بین افتتاح فتحیات و سبز شدن علف زیر پای ما چه رابطه ای است به غیر از رابطه مستقیم؟!؟( بماند که ادبیون گفته اند علف باس به دهن بزی شیرین بیاد.)

6- در مورد ادامه سوالات بنده نظری ندارم؟!؟!؟

اندر احوالات نماد!!! و درد های بی درمان ما

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۱۶ بهمن ۹۳
  • ۱ نظر

در این چند وقت جای دوستان بسی خالی بود.

یک دل سیر خندیدیم میگویید به چه چیز؟

خب راستش به همین کار های جالب روزمره بعضی مسئولین روزمره دوست!!!00000

چند سال یش یکی از مسئولین شهر ما به طور نمادین سرویس بهداشتی پارک شهر رو افتتاح می کرد در حالی که هنوز پی ساختمانش  هم پای ریزی نشده بود!!!! گفتیم "بنده خدا روز های آخرشه، دلش خوشه به همین رزومه پر کردن خب حالا یک کاری کرده!!!"

اما باورم نمی شد که در سطح کلان هم این اتفاقات بیفتد.

بعنوان مثال همین امروز جناب وزیر محترم رفتند و چندین دستگاه مسکن مهر رو به طور نمادین!!!(علامت تعجب تاکیدیست بر روی این کلمه!) در شهر ما افتتاح کردند در حالی که برخی از این مسکن ها هنوز دیوار هم ندارند. جالب تر از آن افتتاح خط گازرسانی یکی ازدهستان های اطراف شهر بود تا جایی که من به خاطر دارم اینبار سوم یا چهارم بود که افتتاح شد و اتفاقا آخرین بارش دهه فجر پارسال بود!!!( بماند که من تقریبا بیش از شش ماه دور از خونه بودم و چه بسا یکی دوبار دیگه هم...)

شما هم بخندید و شاد باشید که اساتید علم طب فرموده اند خنده بر هر درد بی درمان دواست (فلذا هر کس که می خندد قطعا درد بی درمان دارد!!!)

نان حلال

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۸ بهمن ۹۳
  • ۳ نظر


آقا تقى ماست‌بندى دارد 
اوهمیشه قبضِ آب مغازه راسروقت میدهد! 
تا آبى که درشیرها میریزد! 
وماست میزند حلال باشد! 
اومیگوید:آدم باید یک لقمه نان حلال به زن و بچه‌اش بدهد! 
تافردا که سرش راگذاشت زمین 
وعمرش تمام شد، پشت سرش بدوبیراه نباشد! 

همسایهٔ ما،کارمند یک شرکت است اومیگوید:تا مطمئن نشوم که ارباب رجوع 
از ته دل راضی شده، ازاو رشوه نمیگیرم! 
آدم باید دنبال نان حلال باشد! 
میگوید:من ارباب رجوع را مجبور میکنم! 
قسم بخورد که راضیست وبعد رشوه میگیرم! 

یکى از دوستانم یک غذاخورى دارد 
همیشه حواسش است! 
که غذاى خوبى به مردم بدهد! 
او میگوید:در غذاخورى ما ازگوشت 
حیوانات پیر استفاده نمیشود! 
و هرچه ذبح میکنیم کره الاغ است! 
گوشتش تُرد و تازه است 
و کبابش خوب درمی‌آید! 
او حتماً چک میکند که کره الاغها سالم باشند! 
وگرنه آنها را ذبح نمیکند! 
میگوید:ارزش یک لقمه نان حلال 
از همه پولهاى دنیابیشتر است! 
آدم باید حلال و حروم نکند! 
میگوید: تا پول آدم حلال نباشد!برکت نمیکند! 
پول حرام بی برکت است! 

 و این حکایت برخی 
لقمـه های حلال امروزیست!

نامه های عاشقانه یک دلشکسته

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۸ بهمن ۹۳
  • ۲ نظر

سلام خدا.

دوباره من اومدم.

مگه نه اینکه تو گفتی من در دل های شکسته حضور دارم؟

خب دلم شکسته خدا.

و تو خدت بهتر از هرکسی می دونی چرا.

خدایا دستم رو بگیر.

مگه نه اینکه تو گفتی دست من ورای هر دستیست؟

خدایا سخت پشیمونم.

خسران زده ام.

و می ترسم از اینکه تو گفتی وای بر کم فروشان.

اما امید دارم.

به تو.

چون ایمان دارم به تو.

که تو گفتی درهای توبه ات همیشه بازست.

خدایا.

راضیم گردان به رضایت.

خدایا جز تو امیدی ندارم

ناامیدم مگردان.

در نقش استادی...

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۸ بهمن ۹۳
  • ۲ نظر

تجربه تصحیح اوراق امتحانی از نوع دانشجویی اش خیلی جالبه.

چند وقت پیش یکی از دوستان ما که از قضا استاد هم تشریف دارند از ما تقاضا نمود تا در این امر مهم(تصحیح اوراق) ایشون رو یاری کنم.

قبول کردیم و مشغول شدیم.

اینکه این بار از دید خارجی به برگه های امتحانی دانشجویان بخت برگشته نگاه می کردم هم لذت بخش بود و هم خوف ناک.

در حین تصحیح به نکات جالبی برخوردم:

1- برخی از اساتید اساسا علاقه ای به تصحیح ندارند( اینامر از قبل مشهود بود اما اینبار واقعا لمسش کردم)

2- جواب آخر با اینکه معمولا نمره کمی داره اما تقریبا کل نمره سوال رو شامل میشه!!!!( خودمم نفهمیدم چرا؟ ولی اولین نکته ای که معمولا میبینی همین آخر سواله) 

3- نوشتن جملات عاطفی ، احساسی، پیچوندنی، مباالغه ای، بادمجونی(مقصود چیدن بادمجون دور قاب اساتیده) بسیار بین دانشجویان طرفدار داره، با این حال اصلا کارایی چندانی نداره مگر در مواردی خاص!!!

...

 اما نکات جالب دیگری هم بود:

بیش از پنج نفر از عزیزان چند روز قبل امتحان فوتی داشتن!

بیش از سه نفرشون مریض احوال بودن

چند نفری درخواست انتقالی داده بودند و نیازمند نمره بالا بودند حال آنکه طرف به زور پاس می شد.

یکی دو مورد به دنبال معدل الف شدن بودن!!!!( به شخصه سعی داشتم بهشون نمره ندم!؟!؟)

کمتر از پنجاه مورد (توجه داشته باشید که حتی یک هم از پنجاه کمتر است!!!) احتمال مشروطی داشتیم

از یکی از این دوستان خیلی خوشم اومد، برگه اول دم از معدل الفی زده بود و برگه آخرگفته بود دارم مشروط می شم!!!

و چه بسیاری از دوستان که امتحان میانترمشون خراب شده بود و درخواست داشتن فقط نمره پایانی براشون منظور بشه(بماند که پایانی هم دست کمی از میان ترم هاشون نداشت)

...

خلاصه که نه استادا استادن و نه دانشجو دانشجوست


استاد منوچهر آذری

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۷ بهمن ۹۳
  • ۱ نظر




سلام

مجدد چند تا کلیپ طنز از استاد منوچهر آذری دوست داشتنی گذاشتم برای دوستان.

ببینید، لذت ببرید.

قشر به اصطلاح فرهیخته جامعه از نگاه آمار و ارقام!!!!

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۶ بهمن ۹۳
  • ۲ نظر

11 درصد دانشجویان دختر و 9.3 درصد دانشجویان پسر داروهای حاوی مخدر مصرف می‌کنند.

 11.8 درصد دختران و 30.2 درصد دانشجویان پسر سیگار و قلیان مصرف می‌کنند.

شیوع مصرف مواد مخدر میان دانشجویان دختر 1.4 درصد و در مجموع میان تمام دانشجویان 2.6 درصد است.

1.8 درصد دانشجویان ترامادول و 1.3 درصد ریتالین مصرف می‌کنند.

56 درصد دانشجویان در صحبت‌های خود مدعی شده‌اند که مواد مخدر را نمی‌شناسند و 68 درصد آنها نیز گفته‌اند که اولین تجربه مصرف مواد مخدر را پس از پایان دوران دبیرستان داشته‌اند. 


س.ن: من هیچ حرفی برا گفتن ندارم......