۲۳۷ مطلب با موضوع «شعر نگاری» ثبت شده است

ای خدا شرمنده‌ام از کثرت احسان تو

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۵ ارديبهشت ۹۴
  • ۱ نظر


  چه بسیارند نعمت های خداوندی که دیده نمی شوند.




ای خدا شرمنده‌ام از کثرت احسان تو

شرم بر شرمم فزاید چون کنم عصیان تو

گر ببخشائی گناهان مرا از فضل خود

آب گردم از خجالت بر در غفران تو

ور حساب من کنی ای وای من ای وای من

کی تن و جان من آرد طاقت نیران تو

گاه گویم شاید این ذره نیاید در حساب

چون کنم با ذره دارد کار در استان تو

هرچه هستم از توام بهر توام ای بی‌نیاز

مظهر قهر توام یا مظهر غفران تو

هرچه دارم از تو دارم خود چه دارم هیچ هیچ

نسیتم من جز بدی مستغرق احسان تو

 فیض را حد ثنایت نیست معذورش بدار

کیست او یا چیست او تا دم زند در شان تو

کی توان از عهدهٔ شکر تو بیرون آمدن

شکر نعمت نعمتی دیگر بود از خوان تو

 "فیض کاشانی"


دست به دست مدعی شانه به شانه می روی

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۴ ارديبهشت ۹۴
  • ۰ نظر

دست به دست مدعی شانه به شانه می روی
آه که با رقیب من جانب خانه می روی
بی خبر از کنار من ای نفس سپیده دم
گرم تر از شراره ی آه شبانه می روی
من به زبان اشک خود می دهمت سلام و تو
بر سر آتش دلم همچو زبانه می روی
در نگه نیاز من موج امید ها تویی
وه که چه مست و بی خبر سوی کرانه می روی
گردش جام چشم تو هیچ به کام ما نشد
تا به مراد مدعی همچو زمانه می روی
حال که داستان من بهر تو شد فسانه ای
باز بگو به خواب خوش با چه فسانه می روی؟

"استاد شفیعی کدکنی"

با صدای سینا سرلک

باز پندارم تویی

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۲ ارديبهشت ۹۴
  • ۱ نظر

و آورده اند که جامی در مجلسی شعر همی خواند و غزل زیر بسرود:


بس که در جان نزار و چشم بیدارم تویی 
هر که پیدا می‌شود از دور، پندارم تویی
آن‌که جان می‌بازد و سر در نمی‌آری، منم
وان‌که خون می‌ریزد و سر بر نمی‌آرم، تویی
 بر نمی‌داری به هیچم بر سر بازار وصل 
خود فروشی بین که می‌گویم خریدارم تویی
گر تلف شد جان چه باک، این بس که جانانِ منی
ور زکف شد دل، چه غم، این بس که دلدارم تویی...

از قضا یکی از سفلگان آن زمان روی به شیخ کرد و گفت یا شیخ، حال آمدیم و استری از آنجا بگذشت!
شیخ به یک اشاره دهان مرد بدوخت و در پاسخ مردک گزافه گوی گفت:

باز پندارم تویی

ادعا از او، قضاوت از شما

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۳۰ فروردين ۹۴
  • ۱ نظر

مدتی در کار ما تاخیر شد   

مدعی در غیبت ما شیر شد

«کاین منم طاووس علیین شده»   

با گل‌آقا لج شده، همچین شده!

با دو تا جمله سبیلش سوختیم 

نطق او بسته، دهانش دوختیم!

لاجرم در ما معایب یافته

آسمان با ریسمان در بافته

کرده قاطی معنی دوغ و دوشاب 

حمله ور گردیده بر «حرف حساب»

این ندانسته که اینجاییم ما

 در همه حالی «گل آقاییم» ما

«چشم باز و گوش باز و این عمی»

ادعا از او، قضاوت از شما

"مثنوی گل آقا"

توضیح اضافات:در سال 67، مدتی در انتشار «گل‌آقا»ی مرحوم فومنی تاخیر افتاده بود و شایعه بود که برخی نشریات جای او را گرفته‌اند. مثنویِ گل‌آقا در اولین «گل‌آقا»ی پس از تاخیر، در ستون حرف حساب منتشر شده بود، که تاریخی و ماندگار شد و هنوز هم بر قله‌های طنز ایستاده است


س.ن: و حالا بلاتشبیه، خدمت یک دوست گرام (حیف از کلمه دوست!!!) سلام و عرض ادب داریم بدون هرگونه غرض و مرض و از اینگونه امراض که مدعی "خود داند اگر زیرک و عاقل باشد"...

یک پیشنهاد فرهنگی آهنگی

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۲۸ فروردين ۹۴
  • ۶ نظر

به این می اندیشم که چطور این روش ان فکران عزیز می توانند به این افتخار کنند که موسیقی غربی گوش می دهند( ولو اینکه مطمئنا نمی فهمند!!!) اما من حق ندارم به این افتخار کنم که عاشق موسیقی سنتی کوردی ام؟

موسیقی کوردی با اون تار و دف عجین شده اش فوق العاده است حقیقتا.

گواهی این مطلب هم استاد بزرگوار شهرام ناظری عزیز هست و بسیاری کسان دیگر چون گروه کامکارا و پورناظری ها.

این ها که معرف حضور هستند اما این سیاوش ناظری صداش چیز دیگه است، جوانکی که مهجور مانده و صداش رو حتی خود کوردها بعضا نشنیده اند.

 


تصنیف شنگینک با صدای سسیاوش ناظری تقدیم به همه دوستداران موسیقی سنتی و بلاخص دوستان کورد.

متن تصنیف رو اگر کسی میدونه بنویسه متشکر می شیم پپیشاپیش


دریافت
حجم: 4.9 مگابایت

به یاد جواد ظریف

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۲۶ فروردين ۹۴
  • ۳ نظر

 

بدون افاده جواد ظریف

بیانیه داده جواد ظریف

(خیال کج)

 

به رسم الخط گوشی گیج من:

طواد...دواد...جواد ظریف

(پرنیان)

 

بقیه وزیران اگه موذی اند

ولی صاف و ساده جواد ظریف

(یزدانی)

 

ندوشش، "نر"ه لااقل بند کن

به یک گاو ماده جواد ظریف

(خیال کج)

 

شود بعد از این روزها لحظه ها

بلا استفاده، جواد ظریف

(افضلی)

 

حسن خم، پیاله بود صالحی

می ناب و باده جواد ظریف

چه خوشگل کنار کری میزند

قدمها پیاده جواد ظریف

(پرنیان)

 

بود راه و رسمش مشخص همی

نه از حزب باده جواد ظریف

(خانم رجایی)

 

چنان رفت تا ته سر غربیان

کلاه گشاد جواد ظریف

(خیال کج)

 

نگردد جدا خنده از چهره اش

ببینین چه شاده جواد ظریف

(خانم رجایی)

 

قمی ها! بگویید لطفا به او

به جای "جواده" جواد ظریف

(پرنیان)

 

مشو غره بر این بیانبه ها

دراز است جاده جواد ظریف!

کند مادرش فخر بر مرد و زن

چه فخری؟ که زاده جواد ظریف

(پرنیان)

 

گمانم که جا مانده توی لوزان

کتاب و مداد جواد ظریف

گمانم بمالد به پوست خودش

ویتامین آ . د جواد ظریف

(خ رجایی)

 

نه که بسوادند دلواپسان!

ولی باسواده جواد ظریف

شبیه یه لیوان بی وقت آب

یقینا مراده جواد ظریف

(طاهر افضلی)

 

و باید بسازد بجای ایفل

فرانسه نماد جواد ظریف

(خیال)

 

مث روحیه ت کفشی که کردی پات

یه خورده گشاده جواد ظریف

شماره ندادن به اشتون خودش

یه نوع جهاده جواد ظریف

شریعتمداری یل کل کل و

یل انتقاده جواد ظریف

نداره شیشه خورده اما داره

یه خورده براده جواد ظریف

(میرصفی)

 

چی مشد اگه بود چون احمدی!

یه خورده نژاد جواد ظریف

(میرصفی/رجایی)

 

فدای سرت هسته ای مون پرید

همینم زیاده جواد ظریف

برایش همه سوت وکف میزنن

که سوتی نداده جواد ظریف

(حبیبی)

 

وبازار اشتون- جلیلی شده

دوباره کساد جواد ظریف

(خیال کج)

 

نمیزاد گاوت دیگه مش حسن!

که بت قول داده جواد ظریف

(میرصفی)

 

نگین تو توافق گرفته چیا

ببینین چی داده جواد ظریف

دگر خواب چشمان من را ربود

شبت خوش به یاد جواد ظریف

(پرنیان)

 

امیدوارم شاد باشید ؛ به یاد جواد ظریف!


س.ن: کاری دست جمعی از طنزپردازان قمی

شعر هسته ای...

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۱۳ فروردين ۹۴
  • ۱ نظر

لوزان؛
مَحَلَ اَخذِ تَصمیماتِ مُهِم نیست، 
مَنافع مَن دَر جای ِ دیگری رَقَم می‌خُورَد،
دَر قَلبِ تُو...
آنجا که مَن،
هَمه شروطَت را پَذیُرفَتم
حُقوقَت را به رَسمیَت شِناختَم؛
تا تَعلیقِ کامِل هَر آنچه نِمی‌خواهی پیش رَفَتم!
اِعتِمادسازی کَردَم...
اما،
تو،
به تَحریم‌هاِ یک‌طَرفه پایان نَدادی...
وَ
برَای مَن
هَمچُنان
تَنها گزینه ی رویِ میز،
چَشم‌های تُوست!!!

شعر شطرنجی!!!!

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۶ فروردين ۹۴
  • ۰ نظر


ای خوش آن روز که در صفحه شطرنج دلت

شاه بودم و با کیش رخت مات شدم


س.ن: یادگاری از یک دوست شطرنجی! در صفحه فوتبال!!!!